اصول حاکم بر تفسیر قراردادهای تجاری بین المللی
امروزه، قراردادهای تجاری بینالمللی به یک ضرورت انکارناپذیر تبدیل شده است. در واقع پویایی و بالندگی نظام حقوقی، بازرگانی و اقتصادی هر کشوری در گرو تنظیم این قراردادها میباشد. مفهوم قرارداد تجاری بینالمللی در معنای عام، قراردادهای مربوط به مبادله کالا، ارایه خدمات و مالکیت فکری مانند قراردادهای مجوز بهرهبرداری و واگذاری حق امتیاز را شامل میشود. فرایند «تفسیر این قراردادها» همواره کانون توجه مراجع حل اختلاف بوده و در عین ظرافت و پیچیدگی از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. منظور از تفسیر قرارداد روشن ساختن جنبههای مبهم قرارداد، حتیالامکان بر مبنای قصد واقعی طرفین قرارداد و در غیر این صورت تفسیر بر اساس معیارهای نوعی و استنباط افراد متعارف در همان اوضاع و احوال مشابه است. هدف از تفسیر کشف خصوصیات قرارداد مطابق اراده انشاکنندگان آن است. همچنین ضرورت تفسیر قراردادهای تجاری بینالمللی در فرض مشخص نبودن قصد مشترک طرفین ممکن است به علل متعددی باشد که رفع ابهام از آن، مستلزم اعمال ابزارها و اصول حاکم بر تفسیر این قراردادها، با تاکید بر کنوانسیون بیع بین المللی کالا 1980 وین، اصول قراردادهای تجاری بین المللی و اصول حقوق قراردادهای اروپایی است. در این پژوهش قصد داریم، اصولی را که در تفسیر قراردادهای تجاری باید مدنظر قرار گیرد، مورد بررسی قرار دهیم و ببینیم وقتی یک قاضی با یک قرارداد تجاری روبرو میشود برای تفسیر قرارداد باید سراغ چه اصولی برود. آیا میتواند از همان اصولی که در حقوق مدنی است، استفاده کند یا اینکه باید اصولی دیگر را مورد توجه قرار دهد و اگر اینطور است این اصول را باید از کجا استخراج نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.