بررسی تطبیقی مسیحیت از منظر کانت و هگل
کانت و هگل هر دو معتقدند که مسیحیت از دل نظام اخلاقی یهودیت برخواسته است و هر دو سعی می کنند که اصول جزمی دین مسیحیت را به واسطه تعبیری عقلانی در فلسفه شان جای دهند. اما هگل با تمایز مستدلی که بین طرق اندیشه دینی و فلسفی قایل شده، فلسفه دینش در قیاس با کانت از عمق بیشتری برخوردار است. کانت دین مسیحیت را به عنوان یک دین وحیانی با دو لحاظ ممکن طرح می کند. یکی به عنوان دین طبیعی و دیگری به عنوان دین تعلیم شده. از طرف دیگر نگاهی که هگل در برن به مسیحیت دارد، همان دین تعلیم شده کانت است؛ به این معنا که اصول اعتقادی لوازمی دارند که با عقل قابل شناخت نیستند. تلقی هگل از مسیحیت در فرانکفورت را می توان با دین طبیعی کانت تطبیق داد، به شرط آنکه لفظ عشق را در آثار این دوره هگل تعبیر دیگری از مفهوم عقل در فلسفه کانت بدانیم؛ به این معنا که برای هر دو وجهی بنیادی قایل شویم که خود به خود موجه و پایه و اساس دیگر تعالیم هستند و هر دو محتوای اخلاق را از قالب شرع به درمی آورند و خودمحرک میشوند. مقاله حاضر با روش تحلیلی- توصیفی به این بررسی تطبیقی می پردازد.
کانت ، هگل ، مسیحیت ، دین طبیعی ، دین تعلیمی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.