بررسی رابطه بین توانمندی روان شناختی و رضایت شغلی (مورد مطالعه: سازمان امور مالیاتی)
از دیدگاه توانمندی روان شناختی، آگاهی از میزان توانمندی کارکنان یا باورها و احساسات روانی افراد از شغل و سازمان و عوامل افزایش دهنده و تضعیف کننده این باورها و احساسات می تواند گامی در جهت رضایت شغلی و بهبود بهره وری نیروی انسانی باشد. بدین ترتیب هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه بین توانمندی روان شناختی با میزان رضایت شغلی در سازمان امور مالیاتی است. مطالعه حاضر بر مبنای روش تحقیق توصیفی پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبی از جامعه آماری تحقیق که شامل کارشناسان مالیاتی (ممیز، سر ممیز و ممیز کل) با استفاده از دو پرسشنامه انجام گردیده است. همچنین جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک متغیره و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. یافته های آماری نشان می دهد که رضایت شغلی با میانگین 134/3 در وضع نسبتا مطلوبی قرار دارد اما با توجه به تحلیل پرسشنامه ها می توان دریافت که بیشترین نارضایتی مربوط به عوامل بیرونی رضایت شغلی بوده است. میانگین توانمندی روان شناختی (040/3) بیانگر این است که این عامل در سازمان از سطح نسبتا مطلوبی برخوردار است. همچنین نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین توانمندی روان شناختی و رضایت شغلی در سازمان امور مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد. نهایتا نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که از بین متغیرهای توانمندی روان شناختی، دو عامل خودمختاری و اعتماد با تغییرات نمرات رضایت شغلی رابطه معنی دار دارد. با توجه به محرز شدن رابطه بین توانمندی روان شناختی و رضایت شغلی در سازمان امور مالیاتی، پیشنهاد می گردد این سازمان شرایطی را فراهم آورد که کارکنان 1-شغل خود را با ارزش تلقی نموده و علاقه درونی نسبت به آن داشته باشند. 2- به توانایی و ظرفیت خود برای انجام وظایف محوله اعتقاد داشته باشند. 3- دارای حق انتخاب، آزادی عمل و استقلال در محیط کار باشند. 4- در تصمیم گیری ها مشارکت داشته باشند. 5- به یکدیگر احساس اعتماد و علاقه مندی داشته باشند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.