بازنمایی هویت «پیر مغان» و«صوفی» در دیوان غزلیات حافظ با رویکرد نشانه شناسی گفتمانی و نظریه گفتمان لاکلا و موف
در شعر حافظ شخصیت های بسیاری مانند زاهد، صوفی، محتسب، پیر مغان و غیره وجود دارند. هویت این افراد از نگاه و اندیشه حافظ در شعر او بازنمایی شده اند. سوال پژوهش حاضر این است که دریابد شعر حافظ چگونه هویتی برای صوفی و پیر مغان قایل است و در تقابل هویت این دو شخصیت کدام یک برجسته گردیده است و شخصیت خودی تلقی می شود و کدام یک حاشیه رانی شده است و شخصیت غیرخودی محسوب می شود. پیکره تحقیق دیوان غزلیات حافظ می باشد. چهارچوب نظری مبتنی بر نظریه گفتمان لاکلا و موف و روش کار برمبنای روش نشانه شناسی گفتمانی سلطانی (1393) است. براساس این الگو تمام دال های ارزشی مربوط به «پیر مغان» و «صوفی» و مدلول های آن ها به دست آمده اند و موردتحلیل قرارگرفتند دال های ارزشی تمام بیت هایی هستند که این دو دال کلیدی در آن ها به کاررفته اند. نتیجه گیری حاکی از این بوده است که درتقابل هویت این دو شخصیت، هویت صوفی مجموعه ای از ویژگی های منفی است و با انتساب مدلول های منفی به دال صوفی، او موردحاشیه رانی قرار گرفته و شخصیت منفی و غیرخودی به شمار آمده است. درمقابل با انتساب مدلول های بسیار مثبت به هویت پیرمغان، حافظ او را برجسته ساخته و قطب خودی به حساب آورده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.