مکتب افلاطونی میانه؛ معرفی و تحلیل آموزه های دینی و فلسفی
مکتب افلاطونی میانه (Middle platonism) از مهمترین مکاتب فلسفی دینی در سده اول پیشامسیحی است که با داعیه احیای مکتب افلاطونی اصیل، شالودهیی از بنیادیترین آموزههای معرفتی و فلسفی آن روزگار را در نظام فلسفی خود دارد؛ آموزههایی چون ذات باری واحد، خدای خالق، هبوط روح، معرفت عقلانی و نجات و رستگاری. با تامل در آثار افلاطونیان میانه میتوان دریافت که مبانی فلسفی این مکتب بیش از هر چیز بر تفسیر مجدد برخی آموزههای دینی فلسفی مکاتب افلاطونی، رواقی، فیثاغورثی و گنوسی بنا شده است؛ چنانکه در آثار همه فیلسوفان این مکاتب، ردپایی پررنگ از دغدغه تبیین مسئله یگانگی و تعالی ذات باریتعالی، چگونگی خلق جهان و تبیین وجود شر در آن، ملاحظه میشود. بهمین دلیل مبانی فلسفه افلاطونی میانی اساسا دینی است و موضوعاتی چون دوگانگی ذات الوهیت در دو مفهوم، خدای باری و فرازمند و صانع یا خالق جهان، دوگانگی خاستگاه روحانی و مادی انسان و هبوط روح، کیهانشناسی و ساختار مادی جهان و فرجام کار آن، فرجامشناسی با محوریت آموزه نجات و رستگاری انسان از طریق معرفت عقلانی، و در نهایت، مبحث اخلاقیات و تعریف چارچوبهای عملی آن برای رسیدن به کمال عقلانی که لازمه رستگاری است، شاکله اصلی نظام و اندیشه فلسفی مکتب افلاطونی میانه را تشکیل داده است. نوشتار حاضر میکوشد ضمن تبیین و تشریح آموزههای فلسفی افلاطونی میانه، با جستاری تطبیقی، به تحلیل مبانی و چگونگی شکلگیری آنها در مقام یک مکتب فلسفی دینی بپردازد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.