درآمدی به طرح نظریه روح معنا به عنوان رهیافتی در زبان عرفان
عارفان در مواجهه با حقیقتی فرامادی و متعالی از تجربه ای متمایز نسبت به تجربه های حسی در جهان مادی برخوردارند. ایشان برای بیان تجارب عرفانی خویش ناچار به استفاده از الفاظ زبان مرسوم بین انسان ها هستند، به نظر می رسد در مرحله قبل از بیان تجارب عارفانه، معرفت و درک عارف تحت تاثیر چارچوب های اعتقادی و فرهنگی خاصی باشد و این تاثیر در بیان وی از تجربیاتش نیز برقرار است. اما به طور کلی تر زبان عرفان باید دارای نظریه های زبانی خاص خود باشد که این نظریات را می توان از نظریه های زبانی فلسفه زبان و زبان دین استخراج نمود.در این جستار با بررسی نظریه های زبانی در فلسفه زبان و زبان دین به دو نظریه برمی خوریم که متناسب با ماهیت عرفان و زبان عرفان هستند، یکی نظریه فلسفی کاربردی ویتگنشتاین و دیگری نظریه دینی روح معنا. طرح این نظرات و سویه های مختلف مباحث مرتبط با آن به عنوان نظریه هایی در زبان عرفان از موضوعات مورد بررسی این نوشتار است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.