همزیستی انسان و فناوری معنایی از منظر نظریه کنش گر-شبکه
امروزه، فناوری های معنایی، از طریق ارایه روش های هوشمند مدیریت داده، امکان استدلال ماشینی را فراهم آورده اند. این قابلیت، شکل های جدیدی از تعامل میان انسان ها و فناوری های معنایی را به وجود آورده است که در مطالعات از آن به «تعامل معنایی» یاد می شود. گسترش روزافزون این نوع تعاملات در زندگی روزمره، ضرورت شناسایی عوامل موثر بر آن و معرفی الزامات یک تعامل هم افزا، که در این پژوهش از آن به مدل همزیستی تعبیر شده است را آشکار می سازد. هدف بررسی چیستی، چرایی و چگونگی تعامل انسان و فناوری معنایی در قالب مدل همزیستی، هدف اصلی پژوهش حاضر است. ارایه چنین مدلی می تواند در توسعه راهبردهای فعال در مواجهه با فناوری های هوشمند، به ویژه فناوری معنایی مفید باشد.
پژوهش حاضر، مبتنی بر روش شناسی نظریه کنش گر-شبکه، به معرفی کنش گر-شبکه های همزیستی پرداخته است. داده های مورد نیاز پژوهش، به طور عمده از طریق مصاحبه با مدیران، کارشناسان و کاربران فعال در مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی گردآوری شده است.
در همزیستی انسان-فناوری معنایی، علاوه بر انسان (در قالب طراح یا کاربر)، 11 کنش گر دیگر (شامل: محصول معنایی، زمینه، زیرساخت، داده، دانش، رسانه اجتماعی، وب، مراکز علمی، سازمان، هوش مصنوعی و هستان شناسی) نقش دارند که در تعامل با یکدیگر، هفت کنش گر-شبکه پویای همزیستی (شامل: طراحی و توسعه محصول، استفاده از محصول، رهبری و مدیریت، مدیریت داده، مدیریت دانش، آموزش و شرایط زمینه ای) را تشکیل می دهند.
محصولات معنایی در کنار انسان، کنش گرانی مستقل، خودمختار و خودآگاه هستند که قادرند در همزیستی میان انسان و فناوری، از صرف واسطه تغییر بودن فراتر رفته و حاکم بر تغییرات اجتماعی شوند؛ در چنین شرایطی، انسان به عنوان آفریننده محصول معنایی، باید علاوه بر تقویت قابلیت های فنی در آفرینش محصول، نسبت به واسپاری اموری که محصول قادر به انجام آن است اقدام نماید
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.