نمودهای شناخت زنانه در اثناء تاریخ فرهنگی ایران
تشخیص احتمال شناخت زنانه در تاریخ فرهنگی نجد ایران، قصد اصلی ما برای سفر به عصر تاریخی پیشابرنز و پسابرنز و کشف نمودهای شناخت زنانه در آن اعصار و نشانگانی از ماندگاری آن در اعصار بعدی است. حوزه ی ما جامعه شناسی شناخت و روش ما، با پرهیز از نظام های تفسیری موجود، خوانش تاریخ نگارانه متون مدلل تاریخ، در تلاقی دو رویکرد دیالکتیکی و هرمنیوتیکی،یعنیتعامل و مراودهدایم میان ذهنیت نویسندگان و عینیت تاریخ،در مقام تفسیر آناست. این بررسی شرایط پیدایش شناخت و عناصر آن در الهیات (به عنوان مهم ترین حوزه ی معرف شناخت هر عصر)، اسطوره ها و الهیات اسطوره ایادوار پیدایش کشاورزی، شکل گیری اجتماعات مبتنی بر آن، تغییرات آن الهیات و اساطیر پس از مهاجرت آریاییان و تشکیل جوامع دولت مرکز و تغییرات زنانگیدر الهیات را شامل شده شده است. مهم ترین این نمودها در یافته ها و تفسیر ما از ساخت شناخت زنانه ی ایرانی شامل «اصالت زندگی و خردوندی پشتیبان آن»، «تنیدگی ابژه/سوژه در الگوی شناخت»، «عینیت نافذ»، «وساطت موثر»، «ادراک دورانی زمان و جاودانگی درعین کرانمندی» است. روشن است کشف و پی گیری نشان هر حدودی از الگوهای شناخت زنانه در بنیادهای تاریخی-اجتماعی و سیر تحولات و تطورات تاریخی شان، در مقایسه با استفاده از الگوهای نظری غیرتاریخی و ذات انگارانه، رهنمای فهم و تفسیر هرچه غیرجانبدارانه تر تاریخ ایران، زنان و شناخت زنان ایرانی خواهد بود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.