بازتعریف سیاست دیپلماسی انرژی ایران درگاز طبیعی در افق 1420، ضرورت یا انتخاب؟
یکی از مهمترین حوزه های مورد بحث و موضوع تصمیم گیری در دیپلماسی انرژی خرید، فروش یا معاوضه و ترانزیت انواع حامل های انرژی با هدف افزایش امنیت سیاسی بین المللی است. از میان حامل های مختلف انرژی گاز طبیعی به دلیل ایجاد وابستگی متقابل زیاد موضوع اصلی این مقاله است. مقاله حاضر، با استفاده از شیوه فراتحلیل و متمرکز بر وجوه کیفی آن و با بررسی اسناد بالادستی، اطلاعات و آمار مبادلات گاز طبیعی کشور و برخی رقبای منطقه ای به تحلیل وضع موجود (آسیب شناسی) و ارایه راهبردهای متناظر پرداخته است. رویکرد اصلی در دیپلماسی گازی ایران تاکنون تمرکز بر صادرات این حامل بوده است. تمرکز صرف بر صادرات گاز به سه دلیل، دیگر تامین کننده منافع ایران نیست. اول، ظهور قطب های تولید و مصرف گاز در منطقه، افزایش اهمیت جغرافیایی ایران و فرصت ویژه نقش آفرینی در عبور و داد و ستد گاز، دوم، فعال بودن مسیرهای جایگزین برای از بین بردن مزیت ایران در عبور و داد و ستد گاز و سوم، ناترازی و کسری گاز در داخل کشور. بنابراین سیاست دیپلماسی گازی ایران با یک فرصت و یک تهدید مواجه است: فرصت افزایش اهمیت جغرافیایی ایران به دلیل رشد نقاط تولید و مصرف گاز در منطقه و تهدید کسری تراز گازی کشور. لذا صادرات محوری در سال های پیش رو تامین کننده منافع ملی ایران نخواهد بود. باز تعریف این سیاست نه یک انتخاب که ضروررتی انکار ناپذیر است. توصیه حداقلی این پژوهش در پیش گرفتن سیاست ترکیبی صادرات - واردات گاز و برق بطور همزمان است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.