کاربست ترکیبی رویکردهای فشار-حالت-پاسخ و برنامه ریزی راهبردی در مدیریت جامع و مشکل محور حوزه آبخیز میخ ساز در غرب مازندران
پروژه های آبخیزداری به منظور حفاظت از منابع پایه آب، خاک و پوشش گیاهی و تداوم تولید از طریق حفظ حاصلخیزی خاک و پایداری کشاورزی طراحی و اجرا می شوند، لذا شناخت صحیح مشکلات حوزه آبخیز، ضرورتی انکارناپذیر به منظور برنامه ریزی های آینده در خصوص طرح های اجرایی و مدیریت منابع طبیعی محسوب می شود و مدیریت موثر منابع طبیعی کشور و مهار تخریب آن ها مبتنی بر تبیین و اتخاذ ساختار و چارچوب منسجم برای شناسایی صحیح مشکلات حوزه آبخیز و تعیین راهبرد مناسب برای تعیین اقدامات اجرایی به عنوان یک رودیکرد نوظهور در مدیریت حوزه های آبخیز کشور ضروری است. لذا در پژوهش حاضر رویکرد الگویی کاربست ترکیبی رویکردهای فشار-حالت-پاسخ و برنامه ریزی راهبردی در مدیریت جامع و مشکل محور حوزه آبخیز میخ ساز استفاده شد.
در این پژوهش، برای شناسایی مشکل حوزه آبخیز میخ ساز از مدل مفهومی PSR استفاده شد. معیارهای مناسب برای شناسایی مشکلات در چهار دسته عوامل اقلیمی، هیدورلوژی، انسانی و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در همین راستا، شاخص ها و معیارهای تاثیرگذار بر حوزه آبخیز میخ ساز بعد از بررسی خودهمبستگی و هم خطی بین معیارها جمع بندی شد. به دلیل مختلف بودن منابع اطلاعاتی، همه داده ها به ترتیب برای معیارهای با اثر مثبت و منفی بر سلامت منطقه استاندارد شدند سپس از میانگین هندسی برای ترکیب شاخص های فشار-حالت-پاسخ برای هریک از زیر آبخیز ها استفاده شد و در نهایت مشکلات اصلی موجود در بخش های مختلف آبخیز بر اساس ارزش هر یک از عوامل موثر بر طبقه شناسایی شدند. هم چنین برای تعیین راهبرد مطلوب از روش تجزیه وتحلیل راهبردی کیفی و کمی استفاده شده است. در مرحله بعد تحلیل های ارزیابی عوامل درونی و بیرونی پس از شناسایی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها، جدول درونی و بیرونی ایجاد و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. در نهایت تحلیل برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) تهیه شد. سرانجام راهبردهایی برای مدیریت حوزه آبخیز میخ ساز ارایه شد.
یافته ها نشان داد عمده مشکل حوزه آبخیز میخ ساز مربوط به محدودیت عمق خاک بوده که با تغییرات سطح کاربری اراضی و افزایش فرسایش ویژه، تشدید شده و باعث افزایش خسارت سیل می شود. لذا با دخالت عوامل انسانی، خصوصا تغییر کاربری منجر به بروز مشکلات شده است. در میان معیارهای در نظر گرفته شده به ترتیب عمق خاک، تغییرات سطح کاربری و فرسایش ویژه بدترین وضعیت را به ترتیب با امتیاز 40/0، 51/0 و 53/0 داشته که موجب ایجاد اختلال در عملکرد آبخیز میخ ساز شده اند. تمرکز بر مشکلات اصلی و تعیین کننده از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هم چنین راهبرد مناسب ST می باشد. دست یابی به بیشینه بهره مندی از قوت ها و مزیت های درون بخشی برای مقابله با تهدیدها و آسیب های بیرونی و به کمینه رساندن آن هاست. هم چنین نتیجه تحلیل برنامه ریزی راهبردی کمی نشان داد که ابتدا اولویت با راهبرد کاهش تخریب منابع و سپس راهبردهای کاهش مهاجرت موقت و دایم، افزایش درآمد خانوار و تقویت برنامه های حفاظت خاک و آب با نمرههای جذابیت به ترتیب 58/1، 52/1، 51/1 و 50/1 در اولویت های بعدی قرار می گیرد. لذا می توان با فرصت ها و قوت های موجود بر ضعف ها و تهدیدهای موجود در حوزه آبخیز مطالعاتی غلبه نمود.
پژوهش پیش رو باهدف شناخت مشکلات حوزه آبخیز میخ ساز در غرب مازندران با استفاده از مدل مفهومی فشار-حالت-پاسخ (PSR) و تعیین راهبرد مطلوب برای مدیریت مشکل با استفاده از تحلیل SWOT انجام گرفت. نتایج نشان داد مشکلات اصلی حوزه آبخیز میخ ساز به ترتیب شامل محدودیت عمق خاک، تغییرات سطح کاربری و فرسایش ویژه است. هم چنین نتیجه تحلیل برنامه ریزی راهبردی کمی نشان داد که ابتدا اولویت با راهبرد کاهش تخریب منابع می باشد. نتایج حاصل از بررسی بر ضرورت لحاظ اقدامات اجرایی متناسب با نوع و اهمیت هر یک از عوامل موثر بر شاخص های مطالعاتی در حوزه آبخیز میخ ساز دلالت دارد. لذا راهبرد استفاده از مزیتهای بالقوه موجود در فرصت های محیطی، باید برای جبران نقاط ضعف موجود در حوزه آبخیز مورداستفاده قرار گیرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.