تبیین چالش های شکاف دیجیتال بر اجرای عدالت آموزشی
با رشد فناوری های نوین اطلاعاتی، نظام های آموزشی نیز دست خوش تغییراتی شده است. بدین صورت که به استفاده از فناوری های نوین در آموزش و یادگیری پرداخته اند. فناوری های نوین آموزشی این قابلیت را دارد که آموزش رایگان را در سرتاسر جهان فراهم آورد و تحقق بخش عدالت آموزشی گردد. اما در کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته به دلیل چالش های فراوان، موجب ایجاد شکاف دیجیتال بین شهرهای برخوردار و کمتر برخوردار و در نتیجه موجب ناعدالتی آموزشی شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر تبیین چالش های شکاف دیجیتال بر اجرای عدالت آموزشی است تا بتواند مشکلات پیش روی تحقق عدالت آموزشی را در کشور برطرف سازد.
پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. لذا از جنس پژوهش های کیفی و از نوع تحلیل فلسفی است. رویکرد پژوهش تحلیلی و انتقادی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای- اسنادی است. جامعه پژوهش، کلیه پژوهش هایی است که به بررسی شکاف دیجیتال و عدالت آموزشی پرداخته بودند و با بررسی پیشینه، تعداد 30پژوهش به صورت مستقیم در این زمینه یافت شد. روش تحلیل داده ها، پژوهشگرمحور است. روایی داده ها براساس تحلیل دیدگاه صاحب نظران به دست آمد. پایایی پژوهش نیز در هم سویی یافته ها با دیگر پژوهش های انجام گرفته، صورت پذیرفت.
بیانگر آن است که چالش های گوناگونی بر شکاف دیجیتال و ناعدالتی آموزشی اثرگذار بوده است. از جمله چالش های عمده که موجب شکاف دیجیتال در نظام آموزش و پرورش کشور شده است عبارتند از: چالش های حاکمیتی- زیرساختی، آموزشی، فرهنگی و اقتصادی. چالش حاکمیتی- زیرساختی براساس شاخص توسعه ارتباطات و فناوری اطلاعات مورد تحلیل قرار گرفته است و گویای نابرابری در زیرشاخص های دسترسی، استفاده و مهارت در میان استان های کشور است. بدین صورت که استان های مرکزی در رتبه بالا قرار دارند و استان های محروم و مرزنشین در رتبه آخر در هر سه زیرشاخص قرار دارند. چالش آموزشی نیز مبتنی بر مولفه هایی چون پایین بودن سطح سواد دیجیتال معلمان و خانواده ها، مدیریت آموزشی متمرکز، سیاست گذاری آموزشی و تکیه بر روش های تدریس سنتی است. چالش فرهنگی نیز بر مولفه هایی همچون جنسیت، نژاد و زبان مبتنی است. چالش اقتصادی نیز مبتنی بر مولفه هایی چون سطح پایین درآمد خانواده ها، فقر، اولویت تامین معاش بر یادگیری و گران بودن ابزارهای فناوری آموزشی معطوف است. راهکارهایی برای برون رفت از هریک از چالش ها می توان برشمرد که عبارتند از: بالابردن سطح سواد دیجیتال در دانش آموزان و والدین، تقویت انگیزه رقابت و تلاش، تاکید بر روش های تدریس الکترونیکی و بهره گیری از فناوری نوین آموزشی در تدریس. همچنین برخی راهکارهای دیگر مانند ارتقاء سطح باند استفاده از اینترنت، سرمایه گذاری در منابع انسانی و توسعه اینترنت داخلی؛، نظیر تهیه نقاط دسترسی به اینترنت در هر مدرسه و کتابخانه، ارایه وام با بهره کم برای تجهیزات عمومی در مناطق روستایی و مناطق فقیرنشین شهری، اقداماتی برای کاهش قیمت تجهیزات (برداشتن مالیات، ارایه یارانه) و وام های کم بهره برای خانواده های کم درآمد، تشکیل جلسات آموزش وب رایگان برای محرومان و ارایه آدرس اینترنتی رایگان به همه دانش آموزان است.
گویای آن است که شکاف دیجیتالی در سه سطح قابل بررسی است: محلی، ملی و جهانی. در هر سه سطح، چهار عنصر در شکاف دیجیتال دخیل هستند که عبارتند از: آموزش، اقتصاد، حکمرانی و فرهنگ. لذا برای برون رفت از شکاف دیجیتال و تحقق عدالت آموزشی در نظام آموزشی کشور باید ابتدا شکاف ها را شناسایی کرد و سپس نسبت به برطرف کردن آن ها اقدام نمود. بر همین اساس نظام تعلیم و تریت کشور زمانی می تواند به هدف غایی خود که جامعه عادل است دست یابد که بتواند مشکلات پیش روی عدالت را از میان بردارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.