نقش میانجی کنترل شناختی در روابط آشفتگی خواب با علائم افسردگی اوایل نوجوانی در دانش آموزان متوسطه اول و دوم شهر اردبیل در سال 1400-1399: یک مطالعه توصیفی
افسردگی اوایل نوجوانی یکی از مشکلات شایع این دوره است. اختلالات شناختی ممکن است به علت نقص کنترل شناخت ایجاد شود و مشکلات شناختی و آشفتگی خواب افراد افسرده می تواند ناشی از نقص کنترل شناختی باشد. لذا این پژوهش با هدف تعیین نقش آشفتگی خواب و کنترل شناختی در پیش بینی علایم افسردگی اوایل نوجوانی انجام شد.
در مطالعه توصیفی حاضر، جامعه آماری شامل کلیه نوجوانان متوسطه اول و دوم شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1399-1400 بودند که 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به صورت اینترنتی و از طریق شبکه های مجازی، انتخاب و در این مطالعه شرکت کردند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه افسردگی (II) Beck، پرسش نامه کیفیت خواب Pittsburghو مقیاس کنترل هدفمند Rothbart و همکاران بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی Pearson و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایج نشان داد اثر مستقیم آشفتگی خواب و کنترل شناختی بر علایم افسردگی اوایل نوجوانی، به ترتیب با بتای 53/0 و 54/0- معنادار است (001/0>p). اثر مستقیم آشفتگی خواب و کنترل شناختی با بتای 49/0- معنادار است (001/0>p). هم چنین، اثر غیرمستیم آشفتگی خواب با میانجی گری کنترل شناختی بر علایم افسردگی اوایل نوجوانی با بتای 27/0 معنادار است (001/0>p).
این مطالعه نشان داد که آشفتگی خواب هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم از طریق کنترل شناختی، با علایم افسردگی اوایل نوجوانی رابطه دارد. بنابراین، بهبود در ریتم های شبانه روزی و کنترل شناختی می تواند در کاهش علایم افسردگی اوایل نوجوانی تاثیر داشته باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.