بررسی ساختار و تغییرات دیوان سالاری در دوره پهلوی اول از منظر جامعه شناسی سیاسی
با روی کار آمدن رژیم اقتدارگرا_دیوانسالار رضاشاه و ایجاد ارتش، دیوانسالاری و دولت مدرن، سرانجام تغییرات اقتصادی، اجتماعی و صنعتی کشور به نحو برگشت ناپذیری از راس هرم سیاسی آغاز شد. دیوانسالاری شکلگرفته در دوره رضاشاه، به دلیل ماهیت شبه مدرن، باعث شکل گیری توسعه ناموزون و خروج نیروهای متخصص و کارآمد از دایره دیوانسالاری شد. نتیجه گیری آنکه عناصر و ویژگی های اصلی نامطلوب نظام دیوانسالاری در دوره پهلوی اول به رغم اقدامات صورت گرفته و اجرایی کردن برنامه های «نوسازی» و آرمان های شبه مدرنیستی، در مقایسه با عصر قاجار چندان بهبود نیافت. بدینسان بیماری و ناکارآمدی دستگاه اداری عریض و طویل رضاشاه را کماکان میتوان در کنار سایر عوامل داخلی و کارشکنی های دول خارجی از موانع مهم توسعه کشور در آن دوره به شمار آورد. گرچه بستر دگرگونی کامل و همه جانبه نظام اداری به دلایل گوناگونی چون ساختار سیاسی خودکامه، وجود عناصری مانند توطیه دربار و پرونده سازی، خویشاوندگرایی، رشوه و فقدان نقد و خردورزی کارکنان دیوانسالاری مهیا نشد، اما این دوره، اغلب با گسترش بی سابقه نظام اداری و ایجاد تغییرات وسیع در آن شناخته میشود.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.