مدل یابی نقش واسطه ای ویژگی های شخصیتی در رابطه بین مهارت حل مسئله با رضایت از زندگی
رضایت از زندگی یکی از مولفههای مهم در پژوهشهای روانشناختی است که افراد در صورت دستنیافتن به آن با مشکلات و ناتوانیهایی مواجه میشوند. هدف از این پژوهش مدلیابی نقش واسطهای ویژگیهای شخصیتی در رابطه بین مهارت حل مسیله با رضایت از زندگی در خانوادهها بود.
روش بررسی:
این پژوهش بهروش توصیفیهمبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش را تمامی زوجهای مراجعهکننده به مراکز مشاوره مناطق دو و پنج شهر تهران در نیمه دوم سال 1397 و نیمه اول سال 1398 به تعداد 1283 نفر تشکیل دادند که از بین آنها 290 نفر بهروش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای لازم، پرسشنامه شخصیتی پنجعاملی نیو (مککری و کاستا، 2004)، پرسشنامه حل مسیله (هپنر و بیکر، 1997) و پرسشنامه رضایت از زندگی (دینر و همکاران، 2003) بهکار رفت. بهمنظور تحلیل دادهها، علاوهبر شاخصهای آمار توصیفی از ضریب همبستگی پیرسون و روش آماری معادلات ساختاری در سطح معناداری 0٫05 در نرمافزارهای SPSS و AMOS استفاده شد.
یافتهها:
نتایج نشان داد، اثر کل رضایت از زندگی بر متغیر مهارتهای حل مسیله معنادار بود (0٫001<p و 0٫439=β)؛ همچنین اثر مستقیم رضایت از زندگی بر متغیر مهارتهای حل مسیله معنادار بود (0٫001<p و 0٫285β=). اثر غیرمستقیم رضایت از زندگی با میانجیگری ویژگیهای شخصیتی بر متغیر مهارتهای حل مسیله، با استفاده از روش برآورد بوتاسترپ، معنادار بود (0٫001<p و 0٫154β=). مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار بود (1٫537=df/X2 و 0٫996=CFI و 0٫994G=FI، 0٫990=AGFI و 0٫031=RMSEA).
نتیجه گیری:
براساس یافتههای پژوهش نتیجهگیری میشود، مدل ساختاری پژوهش با دادههای گردآوریشده برازش دارد و برای تبیین رضایت از زندگی در خانوادهها میتوان از متغیر مهارت حل مسیله با میانجیگری ویژگیهای شخصیتی استفاده کرد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.