تبیین روابط تعاملی ابعاد حاکمیت قانون با استفاده از تکنیک های دلفی، دیمتل فازی و معادلات ساختاری (مورد مطالعه: خبرگان بخش آموزشی و دانشگاهی و مدیران سازمانی)
اصل «حاکمیت قانون» یکی از مهم ترین شاخصه های زمامداری، اعمال حاکمیت و نیز حکمرانی خوب در دوران معاصر، محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش تبیین روابط تعاملی حاکمیت قانونی در بخش دولتی ایران با استفاده از تکنیک های دلفی و دیمتل فازی می باشد. جامعه خبرگی تحقیق تعداد 12 نفر و تعداد جامعه آماری 100 نفر از متخصصان دانشگاهی و مدیران سازمان های دولتی که نمونه آماری آن براساس روش تصادفی ساده و براساس جدول مورگان 80 نفر می باشد. برای تایید پایایی از آزمون آلفای کرونباخ و برای تایید روایی از شاخص GOF استفاده شد. این پژوهش بر آن است تا بررسی ادبیات مربوط حاکمیت قانون، شاخص های اساسی حاکمیت قانون را با استفاده از روش دلفی شناسایی کرده و با استفاده از روش دیمتل فازی، الگوی نظام مند را برای مدل سازی و تاثیر مولفه ها و در نهایت الگوی معادلات ساختاری را برای برازش مدل حاکمیت قانون ارایه کند. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر آن است که ابعاد حاکمیت قانون عبارتند از: آزادی های سیاسی، آزادی های مدنی و اجتماعی، حقوق اقتصادی، حقوق رفاهی، حقوق اداری و اجرایی، آزادی های قضایی. براساس نتایج دیمتل حقوق رفاهی، حقوق اداری و اجرایی اثرپذیرترین مولفه ها و آزادی های سیاسی، آزادی های قضایی و کیفری، آزادی های اجتماعی و مدنی، حقوق اقتصادی اثر گذار ترین مولفه ها هستند. نتایج بدست آمده می تواند به سیاستگزاران بخش عمومی و مدیران دستگاه های اجرایی و قضایی در برقراری اصل حاکمیت قانون کمک نماید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.