بررسی عملکرد دولت و مردم در مقابله با بیماری های واگیردار در دوره پهلوی اول (مطالعه موردی: بیماری آبله در استان فارس)
یکی از وظایف اصلی دولتها، تامین بهداشت و سلامت عمومی جامعه است. تحقق چنین امری علاوه بر مسیولیتپذیری ارکان مختلف دولت و تلاش و هماهنگی آنها برای انجام این وظیفه، به همکاری و همراهی اقشار مختلف اجتماعی با سیاستهای اعمالشده از سوی دولت بستگی دارد. یکی از معضلات بهداشتی رایج در ایران که مسیولیتپذیری و همکاری دولت و ملت برای مقابله با آن را ضروری میساخت، شیوع بیماریهای واگیردار، از جمله آبله بود. از این رو در پژوهش حاضر عملکرد نهادهای مختلف دولت پهلوی اول و عامه مردم و میزان همکاری آنها در مقابله با بیماری آبله در استان فارس مورد بررسی قرار میگیرد.
این مقاله با تکیه بر اسناد منتشرنشده مرکز اسناد و کتابخانه ملی و دیگر مستندات و منابع تاریخی و به روش توصیفی تحلیلی انجام شده است.
ملاحظات اخلاقی:
در پژوهش حاضر جنبههای اخلاقی مطالعه کتابخانهای شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافتهها:
یافتههای این تحقیق نشان میدهد در دوره پهلوی اول علیرغم توجه بیش از پیش دولت به بهداشت و سلامت عمومی و ایجاد مراکز ثابت و سیار آبلهکوبی در مناطق مختلف کشور که به کاهش قابل توجه مرگ و میر ناشی از بیماری آبله منجر شد، به دلیل عدم آگاهی مردم و بیاعتمادی آنها به دولت، کمبود بودجه و امکانات بهداشتی و عدم همکاری برخی از کدخدایان و ماموران آبلهکوب، نتیجه مطلوب در ریشهکن ساختن بیماری آبله محقق نشد.
نتیجهگیری:
در دوره پهلوی اول با تصویب و اجرای قانون آبلهکوبی عمومی و رایگان، ایجاد ایستگاههای ثابت و سیار آبلهکوبی در مناطق مختلف کشور و تشویق و تهدید مردم برای کوبیدن آبله کودکان، از میزان مبتلایان این بیماری و مرگ و میر ناشی از آن به شدت کاشته شد، اما به دلیل فراهمنبودن زمینه و امکانات کافی، کمبود آبلهکوب، عدم همکاری مردم به دلیل جهل و ناآگاهی و بیاعتمادی به دولت و همچنین عدم همکاری برخی از کدخدایان، حاکمان محلی و ماموران آبلهکوب، بیماری آبله به طور کامل ریشهکن نشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.