ژست و استعلای سوژه در غزلی از مولانا
در جستار حاضر، به کاربرد ژست در یکی از غزلهای روایی مولانا پرداختیم. در این گفتمان، مولانا سوژهای را به تصویر میکشد که با تمرین و ممارست در ژست همان میشود که از آن ژست انتظار داشته است. سوژههای مولانا ازطریق تعامل با ژست و در قالب جسمانه و استعلا شکل می گیرند و در فرایندی مبتنی بر نظام تطبیق به نوعی هم حضوری با ژست دست می یابند؛ اما مسیله ی اصلی این است که سازوکار چنین وضعیتی چیست و برپایه ی کدام راهبردها و کارکردهای گفتمانی تحقق می پذیرد. برپایه ی این، در پژوهش پیش روی با استفاده از شیوه ی تحلیل محتوا تلاش شده است تا چگونگی مواجه شدن سوژه با ژست و تاثیر آن بر نظام زبانی و معنایی مولانا تبیین شود. پرسش اصلی پژوهش این است که ژست بر اساس چه شرایطی تولید میشود و چگونه سوژه را از وضعیت جسمانه ای به وضعیتی استعلایی مبدل میکند. فرض ما این است که فشاره ی حسی- ادراکی و حسی- شهودی زمانیکه از حد خود فراتر میرود، ژست تولید میشود. سوژه با تکرار و درونی سازی ژست برساخته ی خود (ژست استعلایی)، به سوژهای استعلایی استحاله مییابد؛ بنابراین ژست با قابلیتی دووجهی، ازطرفی سوژه را از دیگر ژستها، نقابها و تصاویر رهایی میبخشد و ازطرفی به میانجی خود ژست، سوژه از فضای جسمانه- ژستیک به فضای استعلایی ارتقا مییابد و به یک همحضوری مطلق میرسد.
ژست ، سوژه ی استعلایی ، غزل روایی ، گفتمان ، مولانا
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.