تبیین فضای صدور روایات درباره اسم اعظم بر پایه مطالعه تاریخ انگاره از عصر نزول تا تثبیت باور
در احادیث نبوی، روایات بزرگان دین، ادعیه، اساطیر، نظریه پردازی های متکلمانه و مفسرانه و اخلاقی، و باورهای عامیانه جهان اسلام اشارات فراوانی می توان به نامی برای خدا یافت که از آن غالبا با تعبیر «اسم اعظم» یاد می شود. مسلمانان معتقد اند می توان تصرفاتی بزرگ در هستی با ذکر یا همراه داشتن این اسم نمود. باور به امکان چنین تصرفی با برخواندن نام خدا یا دست کم باور به برخورداری برخی نام ها از خواصی غریب سابقه ای کهن در عصر پیش از اسلام دارد. بااین حال، اشاره ای صریح در قرآن به اسمی اعظم یا هرجور نامی ویژه با خواص متفاوت برای خدا نمی توان یافت. زمان و نحوه مطرح شدن این انگاره در جهان اسلام و عوامل موثر بر اشاعه فرهنگی آن بالکل ناشناخته اند و با وجود شهرت این اسم و گستره باورها درباره خواص آن کم تر می توان تبیینی از تاریخ انگاره اسم اعظم و سیر تحول آن در گذر زمان یافت. مطالعه کنونی تلاشی در همین مسیر است. می خواهیم شواهد حاکی از پیدایی و رواج تدریجی انگاره اسم اعظم در فرهنگ اسلامی را تا زمان تثبیت نهایی آن مرور کنیم. چنین مروری را بر گزارش ها درباره عصری پی خواهیم گرفت که در آن اسم اعظم هنوز قبول عام نیافته بود و نظریه پردازی ها در تبیین نسبت آن با دیگر باورهای اسلامی و دستگاه های عقیدتی مختلف نیز رواجی محدود و اندک در میان برخی اقلیت ها داشت. چنان که خواهیم دید، این دوران تا نیمه های سده 2ق به طول انجامید و امام باقر (ع) نقشی مهم در تعدیل نگرش ها به اسم اعظم و ایجاد زمینه برای پذیرش عمومی شکل اصیل آن در جهان اسلام ایفاء کردند.
اسم اعظم ، تسمیه ، بسمله ، حروف مقطعه ، فواتح سور
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.