بررسی تاثیر ارزهای دیجیتال بر صادرات غیر نفتی: شواهدی از صنایع دستی کشور ایران
ارز دیجیتال بر پایه فناوری اطلاعات و بدون وابستگی به بانکها و دولتها در دنیای واقعی هستند که به عنوان چهارمین انقلاب صنعتی نام برده میشوند. در این پژوهش به بحث کلی پیرامون ارزهای دیجیتال و صادرات غیرنفتی (صنایع دستی) با در نظرگرفتن نقش تعدیلگری تحریمهای بینالمللی پرداخته شد. نوع پژوهش، کاربردی و روش انجام آن توصیفی پیمایشی بوده و جامعه آماری مدیران صنایع دستی کشور را شامل گردید. شیوه نمونه گیری پژوهش از نوع نمونه گیری تصادفی در دسترس است و برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران که برابر 367 نفر گردیده است؛ جهت احتمال از عدم برگشت 390 پرسشنامه توزیع شد که در نهایت با بررسی پرسشنامههای بازگشت شده و کنار گذاشته شدن پرسشنامههای ناقص، 337 پرسشنامه وارد در مرحله تحلیل آماری گردید. برای آزمون فرضیههای اول و دوم پژوهش از آزمون ضریب همبستگی استفاده شد. در فرضیه اول مثبت بودن مقدار ضریب همبستگی (0.106)، نشان از وجود رابطه مستقیم ارزهای دیجیتال بر افزایش صادرات غیرنفتی (صنایع دستی) دارد. در فرضیه دوم مثبت بودن مقدار ضریب همبستگی (0.250)، نشان از وجود رابطه مستقیم ارزهای دیجیتال بر کاهش تاثیر تحریمهای بینالمللی دارد. در نهایت برای آزمون فرضیه سوم از آزمون ضریب مسیر و مقدار آماره تی استفاده شد و مقدار ضریب مسیر بیان داشت که 34.5 درصد از میزان قابلیت ارزهای دیجیتال و صادرات غیرنفتی (صنایع دستی) تحت تاثیر نقش تعدیلگری تحریمهای بینالمللی بوده است. همچنین مقدار ضریب مسیر مشسخص نمود که 18.6 درصد از میزان صادرات غیرنفتی (صنایع دستی) تحت تاثیر قابلیت ارزهای دیجیتال بوده است. در پایان پیشنهادهایی نظیر رفع چالشهای فقهی و مشکلات امنیتی و تصویب قوانین حمایت از ارزهای دیجیتال توسط دولت و نیز گسترش برنامههای مد مبتنی بر فرهنگ اسلامی و ایرانی به عنوان پیشنهادهای پژوهش مطرح گردید.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.