جدال درون گفتمانی جریان راست و دستاوردهای سیاسی در رژیم صهیونیستی
تا سال 1973 که حزب راستگرای لیکود تاسیس شد، فضای سیاسی رژیم صهیونیستی در انحصار جریانات چپگرایی چون صهیونیسم کارگری بود. جریان راست به نمایندگی حزب لیکود در سال 1979 برای اولین بار قدرت را بهدست گرفت. این جریان نهایتا در سال 1996، پس از ترور اسحاق رابین چپگرا توسط راستگرایان افراطی، توانست قدرت را در این رژیم قبضه کند. با ترور رابین و گسترش حملات شهادتطلبانه حماس، لیکود گفتمان خود را با موفقیت بازتولید کرد و توانست افکار عمومی رژیم صهیونیستی را به نفع خود مصادره کند. در این نوشتار، با استفاده از نگاه کارل اشمیت، حقوقدان و متفکر سیاسی آلمانی به امر سیاسی سعی خواهد شد تا راهبرد کلان جریان راست بررسی گردد. طبق نظر اشمیت سیاست و قدرت مبتنیبر وجود تهدید دیگری و دشمن است و بدون وجود تهدید دایمی دشمن، نمیتوان سیاست را پیش برد. جریان راست نیز از همین رویکرد برای پیشبرد سیاستش استفاده میکند. راستگرایان صهیونیست با برجسته کردن و تاکید بر تهدید دیگری یعنی فلسطینیان سعی میکنند تا رقیبان خود را از صحنه سیاست رژیم صهیونیستی کنار بزنند. این راهبرد باعث شده است تا جناحهای اولترا ارتدوکس، افراطگرا، محافظهکار و برتریطلب یهودی حزب لیکود را بهعنوان بهترین گزینه ممکن انتخاب کنند. این جناح تندرو که نهتنها شامل بخش عمدهای از یهودیان مذهبی بلکه بخشی از یهودیان سکولار نیز میشود، به هیچوجه مایل نیست که امتیاز برجستهای به فلسطینیان داده شود. این راهبرد کلان راستگرها به همراه موفقیتهای اقتصادی و برجستگیهای فردی بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود باعث شدهاند که حاکمیت جریان راست بر فضای سیاسی رژیم صهیونیستی تداوم یابد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.