مطالعه تطبیقی ادراک عقلی از منظر ملاصدرا و مقولات فاهمه کانت و تاثیر آن بر علوم شناختی
مساله شناخت یکی از بنیادی ترین مسایل فلسفه است. نوع شناخت و دامنه شناخت است که مفهوم انسان را تعریف میکند و دامنه عمل انسان را تشریح می کند. دو نظام فلسفی حکمت متعالیه و منظومه فلسفی کانت را می توان قله های رفیع فلسفه اسلامی و فلسفه غرب به شمار آورد.تعریف این دو نظام از ادراک و عقل و فاهمه و تاثیر آن بر دیگر دانش ها می تواند برای ساخت نظامات اجتماعی شناختی و اندیشه ای بسیار راهگشا باشد.تعریف کانت از فاهمه با تکیه بر مقولات و محدود کردن ادراک به معبر فاهمه راه را بر بسیاری ار نوآوری ها در زمینه درک جهان بما هوهو بسته است در صورتی که در نظام صدرایی با عنایت به تعریف ملاصدرا از عقل و ادراک افق های پیش رو برای ادراک و نظام سازیها بر مبنای این ادراک بسیار گسترده و فراخ است. به نظر می رسد زمان ساخت نظامات به خصوص نظام شناختی ادراکی بر مبنای اندیشه صدرایی رسیده است.
ادراک عقلی ، ملاصدرا ، مقولات فاهمه ، کانت ، حکمت متعالیه
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.