نقش فضای آموزش عالی در بازتولید توام با بازاندیشی مفهوم عشق (مطالعه ای در بین دانشجویان دانشگاه گیلان و دانشگاه آزاد شهر رشت)
در پژوهش حاضر با قرار دادن نظریات، نظریه پردازان برجسته اجتماعی در باب عشق، مانند آنتونی گیدنز، زیگمونت باومن، اولریش بک و الیزابت بک گرنشایم، در یک چارچوب گفتمانی با استفاده از گفتمان مورد نظر فوکو و با بهره گرفتن از نظریه « بازتولید اجتماعی» پیر بوردیو به چگونگی فرآیندهای مدرنیته متاخر و تاثیر آن بر روابط عاشقانه و همچنین نحوه بازتولید عشق بازاندیشانه از طریق آموزش عالی پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش این است که به کمک نظریات فوق درک جامعه شناختی بهتر و دقیق تری از جنبه اجتماعی و شناختی روابط عشقی در بین دانشجویان به دست آید. با توجه به هدف ذکر شده، روش مورد استفاده در این پژوهش روش کمی (پیمایشی) است. جامعه آماری پژوهش حاضر ،کلیه دانشجویان فعال دانشگاه گیلان و دانشگاه آزادشهر رشت را در بر می گیرد که در طول سال تحصیلی 1399-1398 در این دو دانشگاه مشغول به تحصیل بوده و انتخاب واحد نموده اند. برای نمونه گیری در این تحقیق از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شده است. و در نهایت 342 پرسشنامه توزیع و جمع آوری شد. یافته های پژوهش نشان دادند که همبستگی معناداری بین مولفه های آموزش عالی از جمله ساختار اجتماعی، ساختار فرهنگی، رواج فرهنگ مصرف گرایی، بحران صمیمیت، ساختار ذهنی دانشجویان و نحوه بازتولید عشق در آموزش عالی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل مسیر این تحقیق نشان می دهد، بازتولید عشق تحت تاثیر مستقیم ساختار ذهنی (230/0)، مصرف گرایی (198/0) و ساختار اجتماعی (146/0) قرار دارد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.