بررسی پیرامتن های اولین ترجمه ی کامل دیوان حافظ به زبان فرانسه
از آن جا که هر ترجمه محصول خوانشی از متن اصلی است، پیرامتنی برای آن محسوب می شود. با این حال ترجمه نیز یک متن به شمار می رود و با پیرامتن هایی همراه است. انتظار می رود با بررسی این پیرامتن ها به اطلاعات و شواهد سودمندی برای پی بردن به اولویت ها و دلایلی دست یابیم که در پس زمینه ی تصمیم های مترجم و روش ترجمه ی او قرار دارند. در مقاله ی حاضر با تکیه بر نظر ژرار ژنت درباره ی پیرامتن و انواع آن و هم چنین به کمک روش نقد ترجمه ی آنتوان برمان، به مطالعه ی پیرامتن های اولین ترجمه ی کامل از دیوان حافظ به زبان فرانسه می پردازیم (دوفوشه کور، 2006). پس از بررسی پیرامتن های بر-متنی ترجمه ی مذکور، به مطالعه ی پیرامتن های کنار-متنی آن خواهم پرداخت. به کمک این پیرامتن ها به دیدگاه دوفوشه کور درباره ی ادبیات فارسی و به ویژه شعر حافظ پی می بریم. هم چنین از این طریق درمی یابیم او ترجمه را ابزاری ناقص برای شناختن و شناساندن حافظ به خوانندگان فرانسوی زبان می داند. سپس خواهیم دید که دیدگاه دوفوشه کور درباره ی ادبیات فارسی، شعر حافظ و عمل ترجمه بر پروژه ی او برای ترجمه ی دیوان حافظ تاثیر می گذارد و در نتیجه او ترجمه ای غیرمنظوم از تمام غزل های حافظ ارایه می دهد و برای ترجمه ی هر غزل یادداشت هایی نیز می نویسد.
پیرامتن ، کنار-متن ، بر-متن ، نقد ترجمه ، ترجمه ی دیوان حافظ
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.