توجیه اخالقی شر و ارزیابی انتقادی دیدگاه مرلین مک کورد آدامز از منظر الهیات اخلاقی کانت
مقاله حاضر با روش تحلیلی- انتقادی خود، مسیله شر را از منظر غایت شناسی اخلاقی کانت بررسی میکند و از همین منظر و الهیات مومنانه مرلین مککورد آدامز را مورد ارزیابی قرار میدهد. در نگاه کانت، شر منزلت خاصی در طبیعت ندارد، بلکه صرفا یکی از امکانات محتمل در طبیعت، در مقام فعلیت یافتن قوای آن است. راه چاره انسان برای مجال ندادن به شر در تقویت قوای عقالنی و اخالقی انسان و انشاء دستور اخلاقی مطلقی است که انسان را برخالف سوایق طبیعی خود به موجود عقالنی و متخلق تبدیل سازد و با صبغه عمومی خود روابط انسانها را سامان بخشد. خدای کانت ایدهای است که از پی توجه به ندای وجدان اخلاقی و به عنوان خیر اعال بر فراز جهان مفروض و مقدس انگاشته میشود. با این وصف، طبیعت در خوانش اخالقی و غایی آن در نقد سوم کانت در مسیر بهروزی انسان و جهان حرکت میکند و میتوان آنرا در نهاد و بنیان دور از خصلت شریرانه دانست. از سوی دیگرم. م. آدامز به عنوان متاله مسیحی زیسته در جهان مدرن، طی تالش برای خوانشی متمایز از مسیله شر، آنرا به عنوان شرط تشبه انسان به خدا از مجرای تجربه ی رنج الوهی تعبیر کرده است. تفسیری از شر و اخالق که با رجوع به خوانش کانت از ماهیت شر و اخلاق، از حیث مبنا و پیامد غیراخالقی است
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.