رهیافت های حقوق بین الملل برای توازن قدرت در نظم جهان کنونی

امروزه با دگردیسی قدرت در نظم نوین جهانی، سرشت تهدیدات بین المللی نیز دچار دگرگونی شده است. این دگردیسی، توجه به جایگاه ویژه حقوق بین الملل در پاسداشت صلح و امنیت بین المللی و نیز ضرورت بازنگری در قواعد حقوقی بین المللی را بیش از پیش ضروری نموده است. بر این اساس، پژوهش حاضر در تلاش برای پاسخ به این پرسش است که؛ حقوق بین الملل با چه رهیافت هایی و چگونه می تواند در نظم نوین جهانی، نقش واقعی خود در توازن قدرت را بجای آورد.

روش تحقیق: 

روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی - تحلیلی است که با خوانش کتاب ها، پژوهش های معتبر و کاوش در اسناد حقوقی و رویه های بین المللی انجام شده است.

یافته های پژوهش بیانگر آن است؛ جهان کنونی با پیدایش قدرت های گوناگون جهانی و منطقه ای در مرحله نوینی قرار گرفته که یکی از الزامات مهم آن توازن قدرت در پهنه های مختلف به ویژه در ارتباط با حقوق بین الملل می باشد. اما از آن جا که حقوق بین الملل، همگام با دگردیسی های پدید آمده در نظام بین الملل، روزآمد نگشته و همچنان با قواعد سنتی خود فعالیت می کند؛ برای دست یابی به جایگاه شایسته خود، باید در پرتو رهیافت هایی مانند «پشتیبانی بین المللی از رویه های نوین»، «پیش بینی ضمانت اجراهای بایسته بین المللی»، «بازنگری مقررات بین المللی نسبت به کاربست قدرت هوشمند» و «توسعه حقوق داخلی و ارتقاء مشارکت جهانی» در ساختار و کارکرد خود بازنگری نماید.