شناسایی عوامل موثر بر پذیرش خط مشی های عمومی در حوزه پرسنلی توسط جامعه هدف
توجه به مسایل عمومی جامعه و اتخاذ تدابیری برای حل آنها از وظایف دولت هاست که آنها را از بخش خصوصی متمایز می سازد فرایند خط مشی گذاری از نگاه علم مدیریت چرخهای چند مرحله ای دارد شامل تهیه دستور کار، شکل گیری خط مشی ، اجرای خط مشی، ارزیابی خط مشی تغییر خط مشی و در نهایت پایان خط مشی یکی از مسایلی که امروزه کشورها با آن رو به رو هستند.هدف از این پژوهش ارایه مدلی جهت پذیرش خط مشی های عمومی در حوزه پرسنلی توسط جامعه هدف است. روش تحقیق در این پژوهش کیفی- کمی، است و با استفاده از رویکرد دلفی، به استخراج ابعاد و مولفه های پذیرش خط مشی های عمومی در حوزه پرسنلی توسط جامعه هدف پرداخته است. در این تحقیق بر اساس ادبیات تحقیق، 114 زیرمعیار و 22 معیار اصلی شناسایی شده است که در دو راند دلفی، در اختیار خبرگان قرار گرفت. در نهایت 96 زیرمعیار نهایی شناسایی گردید. میزان تاثیر متغیرهای شناسایی شده در قالب مدل، نشان داد تمامی عوامل شناسایی شده، در تبیین پذیرش خط مشی ها تاثیر معناداری دارند. عامل کنترل و ارزیابی 798/0 بیش ترین اثر را در تبیین پذیرش خط مشی ها داشته و ابزار اجرا 297/0 دارای کمترین میزان تاثیر است. براساس رتبه بندی عامل های اصلی مطالعه، موانع با رتبه 15.23 از بالاترین اولویت برخوردار است. تداخل و وابستگی با رتبه 14.68 در اولویت دوم قرار دارد. عامل فرهنگی با رتبه 14.48 در اولویت سوم قرار دارد و تعامل و ارتباط با رتبه 4.12 در اولویت آخر قرار گرفته است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.