مقایسه اثربخشی درمان مثبت نگر و معنادرمانی بر دشواری تنظیم هیجان زنان
دشواری تنظیم هیجانی یکی از مسایل زنان است که اثربخشی رویکردهای مختلف بر آن نشان داده شده است؛ اما بین رویکرد مثبت نگر و معنادرمانی بر آن چه تفاوتی وجود دارد؟ هدف پژوهش حاضر مقایسه میزان تاثیر درمان مثبت نگر و معنادرمانی بر تنظیم هیجانی در زنان متاهل بود.
پژوهش به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل اجرا شد.جامعه آماری شامل والدین مونث و متاهل مدارس ابتدایی منطقه 8 شهر تهران در سال 1398 بود که با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، تعداد 60 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 20 نفری جای داده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس دشواری در تنظیم هیجان (گرتز و رویمر، 2004) بود. جلسات درمان مثبت نگر شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای مبتنی بر پروتکل چان (2018) و کافمن و سیلبرمن (2009) بود و جلسات معنادرمانی شامل 8 جلسه 90 دقیقه ای مبتنی بر پروتکل اسچلنبرگ و همکاران (2010) بود. داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کوواریانس و مقایسه زوجی بن فرونی تحلیل گردید.
نتایج نشان داد که درمان مثبت نگر بر تمامی مولفه های تنظیم هیجانی تاثیر معناداری دارد (05/0>sig) ولی معنادرمانی فقط بر مولفه های عدم پذیرش پاسخ هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه و عدم وضوح هیجانی تاثیر معناداری داشت (05/0>sig) ولی بر فقدان آگاهی هیجانی و دسترسی محدود به راهبردهای تنظیم هیجان تاثر معناداری نداشت (05/0<sig)، با این حال تفاوت بین گروهی دو درمان در هیچ کدام از موارد معنادار نبود (05/0<sig).
در مجموعه نتایج نشان داد هر دو درمان گزینه مناسبی برای بهبود تنظیم هیجانی در زنان متاهل می باشد که می تواند مورد توجه و استفاده مشاوران و روان شناسان گردد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.