ارزیابی سیاست وزارت علوم در ایجاد فرصت مطالعاتی اجباری ارتباط با صنعت از منظر نهادی
ارتباط بین دانشگاه و صنعت و تاثیرات متقابل آن ها بر فرایندهای نوآوری، از دیرباز در جوامع علمی مختلف مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. اهمیت این ارتباط باعث شده که در برخی از اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز اشاراتی هرچند دور به آن شود. در این راستا یکی از مهم ترین گام ها، سیاست اخیر وزارت علوم در خصوص گذراندن فرصت مطالعاتی اجباری ارتباط با صنعت برای اعضای هییت علمی تازه استخدام شده در مراکز آموزش عالی و پژوهشگاه های کشور است. براین اساس، پژوهش حاضر بر آن بود تا با تکیه بر دیدگاه نهادی به ارزیابی سیاست اخیر وزارت علوم در خصوص گذراندن فرصت مطالعاتی اجباری ارتباط با صنعت بپردازد.
بدین منظور از رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری استفاده شد. در همین راستا، تعداد 17 نفر از اعضای هییت علمی دانشگاه ها و پژوهشگاه های کشور که مشمول این سیاست بودند، به عنوان ذینفعان با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع موارد مطلوب و با توجه به اشباع نظری در داده ها مورد مصاحبه نیمه ساختارمند قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل مصاحبه ها نیز از روش تحلیل محتوای کلایزی و برای بررسی اعتبار یافته های پژوهش از روش بازبینی مشارکت کنندگان در مصاحبه ها استفاده شد.
یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که سیاست ارتباط با صنعت گرفتار مسایلی چون مشروع نبودن، اجباری بودن، همخوان بودن با منافع سیاست گذاران، نادیده گرفتن تفاوت های رشته ای، نادیده گرفتن شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که این مسایل نشان از آن داشت که این سیاست بر پایه سیاست اتخاذشده در نهادهای الیگارشی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.