بررسی و تحلیل تنوع واژگانی و تاثیر آن بر سبک و فضای شعر در سروده های نیما یوشیج و بدر شاکرالسیاب «بر پایه نظریه جانسون»
نیما یوشیج و بدرشاکرالسیاب هر دو به عنوان نخستین پیشروان رهایی شعر از قیود کلاسیک در ایران و عراق و هدایت آن در مسیر نوگرایی اگرچه به لحاظ زمان و مکان از یکدیگر دور بوده اند در بسیاری وجوه همچون زبان شعری، محیط زندگی و آموزش، تفکرات سیاسی و دغدغه های اجتماعی ماننده اند.نظریه زبانشناختی «تنوع واژگان» جانسون یکی از شاخصترین ابزارهای مطالعه متون است که در شاخه هایی همچون نقد ادبی، مطالعات تطبیقی و سبک شناسی کارآمد است و می کوشد با استفاده از شیوه های آماری و با رویکردی میان رشته ای به سنجش میزان نوآوری شاعران و نویسندگان در دایره لغات پرداخته و مولفه های سبکی آنان را تحلیل کند.پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و با بهره گیری ازروش های آماری نخست بر اساس مبانی نظری جانسون به بررسی و مقایسه تنوع واژگان دو شاعر در یک پیکره زبانی سه هزار کلمه ای پرداخته،سپس آن ها راازمنظر همگرایی و واگرایی مضامین و چگونگی خلق فضاهای گوناگون بررسی کرده است.حاصل آنکه شمارگان واژگان متنوع در شعر بدرشاکرالسیاب 230 کلمه بیش از نیما است و با شیب کمتری نسبت به شعر او کاهش می یابد.این بدان معنا است که سیاب دایره لغات وسیعتری نسبت به نیما یوشیج داشته و بر زبان چیره تربوده است.نیز علیرغم حضور صدای مستقل هر شاعر، دغدغه های ذهنی یکسان باعث خلق دایره های معنایی بر گرد هسته هایی مشترک همچون: «مرگ اندیشی، طبیعت، عشق، زادگاه و مقوله های اجتماعی» شده است. این مولفه ها در واژگان مشترک مذکور به کمک « فضاسازی» عینیت یافته که نشانگر تفاوت سبک،دیدگاه و شرایط زندگی دو شاعر است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.