نقش تفکر راهبردی در موفقیت سازمان ها (مطالعه موردی استقرار نداجا در سواحل مکران)

از دیدگاه ماهوی تفکر راهبردی یک بصیرت و فهم است که کمک می کند در شرایط پیچیده مسیولین عملکرد صحیح داشته و مدیران را قادر می سازد تا بفهمند چه عواملی در دستیابی به اهداف مورد نظر سازمان موثر است. استقرار نداجا در منطقه پهناور و گسترده سواحل مکران نیاز به مدیریت، برنامه ریزی و از همه مهم تر تفکر راهبردی است. از این رو هدف محققین در این پژوهش بررسی نقش تفکر راهبردی در موفقیت نیروی دریایی ارتش ج.ا.ایران در استقرار در سواحل مکران بوده و محققین در پی پاسخ به این سوال بوده اند که تفکر راهبردی چه نقشی در این موفقیت داشته است. این تحقیق از نوع کاربردی- زمینه ای با روش توصیفی و رویکرد آمیخته است. جامعه آماری این تحقیق شامل فرماندهان و مدیران عالی با مشاغل راهبردی شاغل در نداجا هستند که فعالیت حضور و خدمت در سواحل مکران را داشته اند. داده های این تحقیق با روش میدانی و کتابخانه ای از طریق مطالعه اسناد و مدارک، جستجو در وبگاه های معتبر و ارایه پرسش نامه به جامعه آماری جمع آوری شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که تفکر راهبردی با استفاده از مولفه های خلاقیت، آینده نگری، جستجوگری، فرصت جویی هوشمندانه، خطرپذیری، رصد و پایش محیط داخلی و خارجی، عینیت گرایی، ترسیم چشم انداز، تدوین راهبرد، تفکر سیستمی، تفکر مفهومی، تفکر تحلیلی، تمرکز بر هدف، تفکر در زمان، ایمان و تلاش آگاهانه و شناخت سازمان در موفقیت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در استقرار در سواحل مکران نقش موثری دارد.