روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه سیاسی
هدف پژوهش حاضر، بررسی روش شناسی فارابی در اسلامی سازی فلسفه ی سیاسی است. در این راستا، به این پرسش ها پرداخته شده است: آیا او از طریق دست کاری در بنیادهای نظری و پیش فرض های یونانی، «فلسفه ی سیاسی» را اسلامی کرد؟ یا حکمت عملی را بر تراز تجربه ی مسلمین و در ترازوی عقلانیت دینی قرار داد؟ آیا فارابی تنها به کلیات برهانی و خطوط اساسی فلسفه ی یونانی تاسی کرد و مبادی، مبانی، غایات و مسایل آن را، خود تولید نمود؟ تحلیل و تبیین روش مند مجموعه متون معلم ثانی در این تحقیق، نتایج و دستاوردهایی ایجاد کرد که در سه محور ابتناسازی فلسفه ی سیاسی یونانی بر بنیادهای نظری اسلامی، بازسازی غایی آن بر اساس آرمان های اسلامی و با الهام از مفاهیم قرآنی، و توسعه و تعمیق مسایل فلسفه ی سیاسی در دستگاه واره ای جدید بود. فارابی از این طریق توانست مسایل نوپدیدی در حوزه ی اجتماعات فاضله، آیین شهروندی و شهریاری ارایه کرده و در آشتی میان فلسفه و دین و ارزش های قرآنی، فلسفه ی سیاسی خود را با رویکردی بنیادی، آرمانی و ارزشی، سازگار با اسلام ارایه بدهد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.