رنج طردشدگی و کارکرد آن در بازماندن از سیر کمالی در داستانهای چوبک
گفتمانهای ادبی سند روشنی از واقعیتهایی است که با تحلیل آن میتوان تصویری از بحرانهای فردی و اجتماعی را در حیات مادی و معنوی ارایه کرد. داستان نویسی در دهه بیست و سی هجری شمسی، با جهت گیریهای تازه خود، بمثابه جنبشی ایدیولوژیک و اصلاح طلبانه، برای مطالبه عدالت اجتماعی و به تبع آن نیل به کرامت انسانی شکل گرفت. مسیله پژوهش حاضر، نگاه چوبک به رنج تنهایی و طردشدگی و تبعات عاطفی و اجتماعی آن است که مانع از سیر کمالی میشود.
این نوشته، پژوهشی نظری به روش توصیفی-تحلیلی است که اطلاعات آن به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده است. محدوده و جامعه آماری مورد مطالعه، تمامی داستانهای کوتاه و بلند چوبک است.
رهاشدگی از اجتماع، خانواده و روابط بینافردی، سبب به مخاطره افتادن جایگاه انسان در رسیدن به حرمت نفس، برابری در مقابل قانون و توزیع عادلانه ثروت میشود. هرچند که در یافته های روانشناسی رنج یکی از شاخصه های نیل به معنای زندگی و کمال آدمی معرفی شده است، اما داده های تحقیق نشان میدهد در داستانهای چوبک انسانها بر اثر رنج طردشدگی و تنهایی، سلامت و اعتلال روانی خود را از دست داده و از نیل به کمال بازمیمانند.
چوبک با بیان عریان خود، نشان میدهد همه انسانها قادر نیستند رنجهای زندگی را تبدیل به فرصتهایی برای تعالی خود کنند، بر این اساس میخواهد به افراد جامعه و نهادهای اجتماعی گوشزد کند که به آنان یاری دهند.
صادق چوبک ، معنای زندگی ، رنج ، طردشدگی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.