تحلیل اختیار به مثابه علم فاعل و نسبت آن با «علم عملی»، از منظر علامه طباطبایی
نسبت علم و عمل ازجمله پرسش های مهم و مطرح در حوزه انسان پژوهی است. فیلسوفان و متکلمان اسلامی با تقسیم فاعل به انواع علمی و غیرعلمی، گرچه به نقش علم در صدور فعل توجه کرده اند، اما بیشتر با رویکرد هستی شناختی به تبیین آن پرداخته و از تبیین چگونگی نقش آن بازمانده اند. علامه طباطبایی با تعریفی که از حقیقت اختیار ارایه داده، با ارجاع آن به علم فاعل ازیک سو و با تبیین نظریه «علم عملی» از سوی دیگر، به چگونگی نقش علم در صدور عمل دست یافته و تحلیلی نسبتا جامع از نسبت علم و عمل ارایه کرده است. وی معتقد است اختیار به مثابه علم فاعل که در فرایند صدور عمل دخالت دارد از سنخ «علم عملی» است و به ارایه منافع و مضرات فاعل اشتغال دارد. علم به منافع و مضرات اشیا غیر از چیستی آنها (حکمت نظری) و غیر از حسن و قبح ذاتی شان (حکمت عملی) است؛ این علم ریشه در احساسات و عواطف درونی فاعل دارد؛ احساسات و عواطفی که به دو احساس ملایمت و منافرت قابل ارجاع است. بنابراین علم عملی کاملا شخصی است و از منظر هر فاعلی می تواند متفاوت باشد.
علم عملی ، اختیار ، اعتباریات ، احساس ملایمت ، احساس منافرت ، فاعل علمی ، کنشگری
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.