بررسی تطابق نظریه ساختار زنده و بازگشت به طبیعت کریستوفر الکساندر با طراحی و معماری مسجد امام اصفهان
نگاه کریستوفر الکساندر، به معماری مدرن انتقادی و به دنبال راه حلی برای پایان دادن به تخریب زمین درنتیجه معماری و شهرسازی مدرن است. بازگشت به طبیعت و شهرهای ارگانیک و طبیعی را ضرورت ساختن جاودانه می داند. وی معماری سنتی و بومی را واجد ساختارهای زنده می داند. الگوهای طراحی و نحوه ارتباط آن ها را پایه ای برای دستیابی فضاهای معماری و شهرهای آینده به کیفیتی زنده و جاودانه می-داند. معماری مکتب اصفهان، معماری سنت و بومی ایران است که به نیازهای انسان، در ارتباط با خود، جامعه و ساختارهای اجتماعی، جغرافیا، اقلیم و طبیعت پاسخ مناسب داده است. بر همین اساس پژوهش حاضر قصد دارد با بهره از تجربه معماران گذشته و شناخت رهیافت های خردمندانه به کار رفته در آثارشان گامی در راستای تداوم آن ها برای معماری آینده و نیز تطبیق آن جهت کمک به بومی سازی و رفع نیازها و ضرورت-های معماری امروز ایران بردارد. در این پژوهش با هدف تبیین نقاط مشترک بین معماری مکتب اصفهان و نظریه الکساندر و تطبیق آن ها با یکدیگر به واکاوی اصول طراحی نهفته درسازمان فضایی مسجد امام اصفهان پرداخته شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا اصول پانزده گانه الکساندر بر معماری مسجد امام به عنوان بنای شاخص مکتب اصفهان تعمیم پذیر است؟ از همین رو، این پژوهش در رده پژوهش های کیفی با نگاه توصیفی- تحلیلی می باشد و بر اساس اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای سعی در بررسی وجود این پانزده خصلت الکساندر در معماری مسجد امام دارد تا بتواند در راستای تبیین زنده بودن معماری مکتب اصفهان به نحوی شکوه و عظمت آن را هرچه بیشتر نشان دهد. یافته های پژوهش نشان می دهند که این مجموعه به طور نسبی بر پانزده خصلت، قابل تطبیق است و از ساختاری زنده برخوردار می باشد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.