بررسی تاثیرپذیری حسین منزوی از غزل های حافظ و سعدی بر مبنای نظریه ترامتنیت
ترامتنیت، رویکردی است که به بررسی انواع روابط ممکن بین متن با سایر متون می پردازد. ژرار ژنت، نظریهپرداز ادبی و نشانه شناس شاخص فرانسوی (2018-1930 م.)، ترامتنیت را به پنج دسته تقسیم کرد که عبارتند از: «بینامتنیت»، «پیرامتنیت»، «فرامتنیت»، «سرمتنیت» و «بیش متنیت». دقت نظر ژرار ژنت در خصوص توصیف ویژگیهای انواع بیشمتنیت و بینامتنیت در متون ادبی، این امکان را برای محققان فراهم میآورد تا بتوانند با درجه اطمینان بالایی انواع این ترامتنها را در عین شباهت ظاهری شواهد شعری برخی از آنها به یکدیگر، از هم تفکیک کنند -کاری که شاید بدون این نظریه مقدور نمیشد.این پژوهش با تکیه بر شیوه تحلیلی-توصیفی، به بررسی ترامتن های غزلهای حسین منزوی با غزل های حافظ و سعدی میپردازد تا اولا، میزان تاثیرپذیری او را از شعر این دو شاعر نام آور کلاسیک، در هر یک از انواع فوق، توضیح دهد و ثانیا، شگردهایی را که در هریک از این بهره گیری ها مورد توجه شاعر بوده، تبیین نماید. بر اساس یافته های این پژوهش، از میان ترامتنها، بیش متنیت؛ خصوصا از نوع تراگونگی آن، عرصه اصلی هنرنمایی های منزوی بوده است. پس از آن، به ترتیب، بینامتنیت ضمنی و پیرامتنیت درونی مولفی از اهمیت بیشتری برخوردار است. تجلی این نوع اخیر در غزلهای منزوی به پانوشت نویسی محدود نمیشود و شاعر در این عرصه هم هنر خود را عینیت بخشیده است. از اینها گذشته، رابطه سرمتنیت، به اشتراک دواوین این شعرا در ژانر هنری «غزل» محدود میشود و از آنجا که اشعار منزوی رابطه تفسیری قابل اثباتی با اشعار سعدی و حافظ ندارد؛ بنابراین، فرامتنیتی هم در آن به چشم نمی خورد.
ترامتنیت ، ژرار ژنت ، حسین منزوی ، سعدی ، حافظ
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.