مبانی نظریه تعدد قرائت ها
نوشتار حاضر به شرح و بررسی مبانی نظریه تعدد قرائت ها می پردازد. از آنجا که نظریه ذکر شده از نگرش های ویژه ای در باب تفسیر متون ناشی می شود، نگاهی به نگرش های مربوط به تفسیر متون ضرورت خواهد داشت. علی رغم وحدت رویه - تقریبا - عموم اندیشه ورزان مسلمان در دانش تفسیر متن و سیر رو به رشد آن، هرمنوتیک یا دانش تفسیر متن در مغرب زمین تحولات بسیاری داشته و نظریه های متعددی در این حوزه مطرح شده است. هرمنوتیک، با هرمنوتیک کلاسیک آغاز می شود سپس با رویکردی نوین تحت عنوان هرمنوتیک رومانتیک (از سوی شلایر ماخر) مطرح می گردد. و بالاخره با رخداد انقلابی در هویت آن، از منطق به فلسفه و از دانش تفسیر به دانش فهم و تحقیق در حقیقت ویژگی های فهم تحول می یابد. هرمنوتیک فلسفی برخلاف هرمنوتیک کلاسیک و رومانتیک - بر تعدد قرائت ها پای می فشرد بلکه این نظریه مهم ترین دستاورد آن است. علاوه بر طرفداران هرمنوتیک فلسفی، دیدگاه های شالوده شکنان، ساخت گرایان و پیروان نقد نوین امریکایی نیز به چنین نظریه ای رهنمون شده، پیامد مشترک همه این نگرش ها نظریه تعدد قرائت هاست. پس از شرح نگرش های ذکر شده، به ویژه هرمنوتیک فلسفی، به این نتیجه رهنمون می شویم که نظریه تعدد قرائت ها بر مبناهایی نظیر هرمنوتیک فلسفی مبتنی است. بررسی هر یک از آن مبانی ما را به نادرستی نظریه تعدد قرائت ها هدایت می کند. علاوه بر آن مبانی، خود این نظریه فی نفسه مشکلات بسیاری دارد که مهم ترین آن ناسازگاری با اصول مفاهمه عقلایی است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.