اثر بخشی مداخلات آموزش روان شناختی تعدیل شده بر کاهش فشار تحمیلی و ارتقاء کیفیت زندگی خانواده بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک
اختلال دو قطبی از اختلالات شایع روانپزشکی می باشد. همانند بسیاری از بیماری های جسمی و روانی، خانواده بیماران مبتلا به اختلال دو قطبی فشار های زیادی را متحمل شده، کیفیت زندگی آنان افت می نماید.این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی مداخلات آموزشی روان شناختی بر فشار تحمیلی بر خانواده و کیفیت زندگی خانواده های این بیماران طراحی شده است.
این مطالعه ی کارآزمایی بالینی بر روی 48 خانواده، شامل گروه مداخله و شاهد دارای بیمار مبتلا به اختلال دو قطبی نوع یک انجام گرفت. برای یک عضو خانواده که نقش کلیدی در خانواده داشت، پرسشنامه ی فشار تحمیلی بر خانواده و کیفیت زندگی در زمان های بدو ورود، 3 ماه و 6 ماه تکمیل گردید. متغیر های دمو گرافیک مشتمل بر سن، جنس، نسبت با بیمار، تعداد ساعات تماس فرد با بیمار و مدت شروع بیماری جمع آوری شد.
در این مطالعه، 30 زن و 18 مرد از بستگان افراد مبتلا به اختلالات دو قطبی نوع یک بررسی شدند. بیشترین تعداد بستگان بیمار را همسران و مادران آنان شامل می شد. میانگین سنی شرکت کنندگان 72/10 ± 04/42 بود. میانگین نمره ی فشار تحمیلی بر خانواده ی دو گروه در هیچکدام از سه مقطع زمانی بدو مداخله، سه ماه پس از شروع مداخله و شش ماه پس از شروع مداخله تفاوت معنی داری نداشت. اما کیفیت زندگی در گروه مورد مداخله در شش ماه پس از شروع مداخله ی آموزشی به طور معنی داری افزایش یافته بود.
مداخله ی آموزشی عاملی تاثیر گذار در کیفیت زندگی بر خانواده بود و می توان از آن به عنوان ابزاری جهت بهبود وضعیت روانی خانواده ی بیماران روانی بهره گرفت.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.