بررسی دوره موسوم به اصلاحات در نظام سیاسی ایران

این مقاله کوشیده است دوره موسوم به اصلاحات در نظام سیاسی ایران را بررسی کند. ازاین رو، ابتدا به روند شکل گیری اصلاحات در ایران اشاره می کند، سپس به بررسی دیدگاه های مختلف درباره اصلاحات می پردازد و در نهایت، دیدگاه خاص اصلاح طلبان را بررسی می کند و چگونگی تطبیق یا تطبیق نداشتن آرا و نظرات آنها با نظام سیاسی و قانون اساسی جمهوری اسلامی را بیان می دارد.
پرسش اصلی تحقیق حاضر، این است که آیا دیدگاه ها و همچنین عملکرد اصلاح طلبان در دوره موسوم به اصلاحات، مطابق با قانون اساسی و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران بوده است یا خیر؟
فرضیه اصلی این تحقیق بر این مبنا شکل گرفت که اقدامات و عملکرد طیفی از اصلاح طلبان به خوبی نشان داد که این گروه به حساسیت ها و نیز اصول صریح قانون اساسی توجهی ندارند، به گونه ای که اقدامات آنان، زمینه تشنج و درگیری در جامعه ایران را فراهم آورد. در حماسه دوم خرداد 1376، گروهی از فعالان سیاسی، اجتماعی و فکری به صحنه سیاست و اجتماع ایران وارد شدند که آبشخور دیدگاه های آنان، نظریات معرفت شناسی، دین شناسی و علوم سیاسی غربی بود. تصور آنها این بود که مردم، عرصه قدرت و تصمیم گیری را برای تغییر و تحول به آنها سپرده اند. ازاین رو، دوم خرداد را جریانی برای تغییر ارزش ها، ساختارها و قوانین حاکم دانستند. در این میان، اصلی ترین نیاز آنها برای پیگیری چنین هدف هایی نظریه پردازی و بنیان گذاری نظریات اجتماعی برای بازسازی فکری و نیز تخریب باورها و ارزش های حاکم بر قانون اساسی بود.