قطعنامه 1929 شورای امنیت: بازنمایی نبرد حق و قدرت در جهان نامتحد
قطعنامه 1929 شورای امنیت، پردهای دیگر از نبرد سنتی حق و قدرت در نظام بینالمللی است؛ نبردی که هشت سال از رسیدگیهای شورای حکام و پنج سال از دستورکار شورای امنیت را عینیت بخشیده و هر از چندگاهی در قالب گزارش مدیرکل، بیانیه رییس، قطعنامه شورای حکام و یا شورای امنیت چهره حقوق وضعی به خود گرفته، بازتولید این نبرد را محملی برای تکاپوی دو جریان حفظ/وضع قواعد حقوقی قرار داده است؛ جریانی که چون طرفین آن را قدرتهای هستهای (و متحدین) و دولتهای غیرهستهای تشکیل میدهند، خود به پهنهای برای تقابل شدید تفکرهای سیاسی معاصر دولتی در باب نظم بانی/ نظمسازی؛ حفظ ساختار/ساختارشکنی، حفظ وضع موجود/عادلانهسازی روابط بینالمللی تبدیل شده است. تحلیل نقطهای و جزیی قطعنامه 1929 شورای امنیت، هرچند نتایجی ملموستر و کاربردی در پی دارد اما قاصر از تولید راهبرد است. در این نوشتار، به قرار دادن این مصداق در گستره کلان تعارض منافع دودسته از دولتها (امریکا و سه دولت اروپایی عضو گروه 6 به نمایندگی قدرتها؛[1] و ایران به نمایندگی جهان سوم غیرهستهای)،[2] چرایی مفاد این قطعنامه و مواضع ایران را قابلیت درک راهبردی بخشیده است. صد البته که این نوشتار تنها متضمن محورهایی موجز و انتخابی از این سند پردامنه و پیچیده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.