مطالعه تطبیقی کارکردهای سبک تفکر با یادگیری خودراهبر در دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد
یکی از عوامل موثر در یادگیری خودراهبر دانشجویان، سبک های تفکر آنان است. هدف پژوهش حاضر بررسی تطبیقی کارکردهای سبک تفکر با یادگیری خودراهبر در دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد می باشد.
جامعه آماری در این پژوهش توصیفی – همبستگی شامل دانشجویان دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم پزشکی مشهد (550 نفر) بود که با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، نمونه ای به حجم 214 نفر (27درصد مرد و 73 درصد زن) انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های سبک های تفکر و آمادگی برای یادگیری خودراهبر فیشر استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی (همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه، میانگین و انحراف معیار)، از روش آمار استنباطی (t گروه های مستقل و MANOVA) نیز استفاده شد.
نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک تفکر اجرایی و قضایی با یادگیری خودراهبر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0> p). نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که یادگیری خودراهبر براساس کارکردهای سبک تفکر قابل پیش بینی است F(3،191)= 5.84، p< 0.001)). علاوه بر این نتایج آزمون t گروه های مستقل نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر در کل مقیاس یادگیری خودراهبر تفاوت معناداری وجود ندارد و همچنین نتایج آزمون MANOVA نشان داد که بین دانشجویان دختر و پسر در متغیر وابسته ترکیبی یادگیری خودراهبر (شامل زیرمقیاس های خودمدیریتی، رغبت برای یادگیری، و خودکنترلی) تفاوت معناداری وجود ندارد.
با عنایت به نتایج این پژوهش، به نظر می رسد که اساتید و دست اندرکاران آموزشی می توانند با آگاهی از کارکردهای سبک تفکر دانشجویان، آمادگی برای یادگیری خودراهبری آنان را پیش بینی کنند یا در جهت آموزش سبک های تفکر، به آنان یاری رسانند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.