چشم اندازی بر الگوهای مدیریت نظامی در جنگ های دوره صفویه
یکی از ویژگی های عمده حکومت صفویان غلبه تفکر نظامی گری در نیمه اول این دوره بود. روند غلبه آنها بر مخالفان داخلی و لزوم رویارویی با دشمنان قلمروهای شرقی و غربی چنین الگویی را بر ساختار سیاسی جامعه دوره صفویه تحمیل نمود. این ماهیت نظامی، حکومت صفویه را به مسیری هدایت نمود که بخش عمده ای از اندیشه و توان نظامی خود را بر این زمینه متمرکز نمایند. برآیند این روند باعث شد در سیر تحولات این دوره ساختار نظامی صفویه دگرگونی های قابل توجهی را تجربه نماید و از الگوهای سنتی به سوی یک مدل متمرکز متمایل شود. آن چه که شاهان صفوی را به عنوان فرماندهان اصلی عرصه های جنگی در این خصوص تشویق نمود، شکل گیری و تداوم جنگ های نسبتا پایدار بود. بر همین اساس آن ها ضمن تلاش برای ترمیم ساختار نظامی خود، در رویارویی های طولانی مدت، مبتنی بر شرایط و موقعیت های پیش آمده و بر اساس توان نظامی، تاکتیک های خاصی را در جهت تقابل با دشمنان انتخاب می کردند و ظاهرا در این خصوص انعطاف خوبی را بروز می دادند. این نوشتار به شکل عمده در پی پاسخگویی به این سوال بر خواهد آمد که: صفویان در سازماندهی جنگ های خود ازچه الگوها و شیوه هایی بهره می بردند؟
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.