بررسی ارتباط بیان دستوری و نظریه ذهن در کودکان دارای اتیسم با عملکرد بالا

در در سال های اخیر علاقه فزاینده ای به بررسی رابطه بین زبان و نظریه ذهن در کودکان دارای اتیسم به وجود آمده اما با وجود مطالعات انجام شده، هنوز ماهیت این رابطه به درستی مشخص نشده است و یافته های تحقیقات درباره جهت اثر و موثرترین عنصر زبانی دخیل در نظریه ذهن این کودکان متفاوت بوده است. با توجه به انجام نشدن این مطالعه در زبان فارسی، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بیان انواع ساخت های دستوری زبان فارسی و نظریه ذهن در کودکان فارسی زبان دارای اتیسم است.
در این مطالعه، داده های پژوهش از 10 کودک دارای اتیسم و 20 کودک طبیعی (10 همتای سنی و 10 همتای زبانی) جمع آوری شد. پس از اینکه کودکان اتیسم با عملکرد بالا با آزمون غربالگری و تشخیصی اتیسم تشخیص داده شدند، بیان ساختارهای مختلف دستوری و توانایی نظریه ذهن به ترتیب با استفاده از آزمون بیان دستور و آزمون نظریه ذهن بررسی شد و همبستگی داده ها با نرم افزار آماری SPSS نسخه 20 تحلیل شد.
نتایج پژوهش نشان داد در گروه همتای سنی بین امتیاز مربوط به آزمون نظریه ذهن سطح سوم با هریک از امتیازات مربوط به تعداد ساخت درست بیانی و تعداد گویه های درست بیانی در آزمون بیانی دستور زبان همبستگی معناداری وجود داشت، اما در گروه همتای زبانی و اتیسم همبستگی معناداری وجود نداشت. برای بررسی دقیق تر این ارتباط در کودکان دارای اتیسم، همبستگی انواع ساخت های دستوری به صورت مجزا با نظریه ذهن بررسی شد و نتایج نشان داد بین ساخت های مربوط به بند موصولی قیدی، شناسه فعل و آزمون نظریه ذهن سطح دوم و نظریه ذهن کلی همبستگی معناداری وجود دارد.
بنابراین برای نتیجه گیری درباره ارتباط زبان و نظریه ذهن در کودکان دارای اتیسم، بررسی ساختارهای مختلف دستوری به صورت مجزا ضروری است و علاوه بر این، در درمان جنبه های شناختی آنها (رشد نظریه ذهن)، باید به ساخت های دستوری همچون موصول ها و نشانه های افعال، توجهی جدی داشت.