مساله هنر نزد افلاطون با تاکید بر شهود مثال خیر
ارتباط وثیق میان معرفت شناسی و هستی شناسی در مابعدالطبیعه افلاطونی، خود را در هنر نیز آشکار می سازد. در تفکر افلاطون، اولا فلسفه یک کمال نظری در حد طاقت بشری است؛ ثانیا راه نشان دادن این معرفت نظری به اخلاق، سیاست و هنر این است که هم برای حکیم و هم برای آحاد جامعه یک کمال عملی باشد. افلاطون غایت حکمت را شهود مثال خیر و این شهود را شرط انجام هر کار شخصی یا اجتماعی دانست از این رو هر چیز از جمله هنر تابع غایت تحقق مثال خیر است. به اعتقاد افلاطوون هر گونه هنری که به حقیقت بی اعتنا باشد فاقد ارزش است؛ زیرا خیری در آن
نیست و هر اندازه هنری به حقیقوت نزدیک تر باشد به همان نسبت ارزشمند است. هرچند در آثار افلاطون چنین مطلبی به صراحت ذکر نشده است؛ اما می توان وفت نفس هنرمندی که به مقام شهود مثال خیر رسیده است با خلق اثر هنری مظهر و جلوه صفاتی نظیور خلاق، مبدع، بدیع و مصور می شود و با فعل هنری خود به مبدا عالم شباهت می یابد.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.