رابطه ساختاری خودکارآمدی تحصیلی و باورهای معرفت شناختی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان: نقش میانجی مهارت های مطالعه
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ساختاری خودکارآمدی تحصیلی و باورهای معرفت شناختی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجی مهارت های مطالعه انجام گرفت.
روش اجرای این پژوهش توصیفی (غیرآزمایشی) و طرح پژوهش، همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. کلیه دانش آموزان دوره متوسطه اول شهر ارومیه در سال تحصیلی 95-94 جامعه آماری این پژوهش را تشکیل می دادند. روش نمونه گیری، تصادفی خوشه ایچندمرحله ای بود و برای تعیین حجم نمونه، برای هر زیرمتغیر 20 نمونه در نظر گرفته شد و در کل 350 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (1997) ، مقیاس باورهای معرفت شناختی شومر (1991) ، مقیاس مهارت های مطالعه کانگاس (2009) و برای سنجش عملکرد تحصیلی دانش آموزان از میانگین نمرات دانش آموزان در نیمسال اول سال تحصیلی 95-94 استفاده شد. در مطالعه حاضر، به منظور آزمون روابط ساختاری بین خودکارآمدی تحصیلی، باورهای معرفت شناختی، مهارت های مطالعه و عملکرد تحصیلی از روش آماری مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد که خودکارآمدی تحصیلی، باورهای معرفت شناختی و مهارت های مطالعه تاثیر مستقیم بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می گذارند و خودکارآمدی تحصیلی با واسطه مهارت های مطالعه، تاثیر غیرمستقیم بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان می گذارند. همچنین در این پژوهش تاثیر غیرمستقیم باورهای معرفت شناختی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان تآیید نشد.
نتایج پژوهش حاضر از نقش میانجی مهارت های مطالعه در رابطه ساختاری خودکارآمدی تحصیلی و باورهای معرفت شناختی با عملکرد تحصیلی دانش آموزان حمایت می کند.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.