بررسی و تحلیل ساختار شعر ابن حسام بر اساس نظریه جفری لیچ
پژوهش های سنتی در عین آنکه نارسا، پراکنده و فاقد مبانی نظری می باشند، در واقع جایی هستند که ادبیات به طور انتزاعی مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. در این شکل از مطالعه دیدگاهی تجویزی و گونه ای از باید و نبایدها درباره ادبیات مطرح می شود. پژوهش گران ادبی با ورود نظریه پژوهش های ادبی جنبه های گوناگون ادبیات را مورد بررسی قرار داده و با بکارگیری آن، آن ها را از مقام نظر به عمل آورده اند. فایده این نوع مطالعات عملی، به کار بستن و انطباق نظریه ها با متون ویژه است تا این نظریه ها ملموس و عینی شوند. در این پژوهش بر مبنای الگوی هنجارگریزی لیچ (1969) که با دیدگاهی ساختارگرایانه طرح شده با روش تحلیلی- توصیفی به بررسی هشت نوع هنجار گریزی(واژگانی، نحوی، آوایی، نوشتاری، معنایی، گویشی، سبکی، زمانی) در اشعار ابن حسام پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بسامد وقوع هنجارگریزی معنایی در سخن وی بیش از سایر هنجارگریزی هاست و هنجارگریزی نحوی، زمانی و واژگانی و آوایی و سبکی و گویشی ترتیب در جایگاه های بعدی قرار گرفته اند و هنجارگریزی نوشتاری که بیش تر مربوط به شعر نو است، بسامد صفر داشته است.
ساختار ، هنجارگریزی ، برجسته سازی ، لیچ ، ابن حسام خوسفی
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.