بررسی و تحلیل سکوت در گفتمان ادبی با رویکرد نشانه - معناشناختی؛ مطالعه موردی: کلیدر و جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی
نشانه معناشناسی گفتمان در پی کشف روابطی است که به تولید معنا منجر می شوند. در فرایند زایشی گفتمان، سطحی ترین لایه با ژرف ترین لایه ارتباطی تنگاتنگ دارد. ازجمله عناصر صوری گفتمانی که در زیرینی ترین لایه ها به تولید معنا منجر می شود، فضاست که اخیرا در مطالعات ادبی مطرح شده است. سکوت غیاب عنصر زبانی در گفتمان است به نحوی که نشانه چیزی باشد. اما همین عنصر غایب، به وسیله عناصر ساختاری و متنی در گفتمان تجلی می یابند و در پس زمینه متن حاضر می شوند. سکوت به عنوان عنصری دلالتگر، در ارتباط با عنصر متضاد خود یعنی صدا دریافتمی شود. محمود دولت آبادی، نویسنده واقع گرای ایرانی، یکی از داستان پردازان ادبیات اقلیمی نیز هست و بر این اساس، فضا در آثارش نقش بسزایی ایفا می کند. به علاوه، با وجود جایگاه ویژه زبان در رمان هایش، سکوت نزد وی به عنوان عنصری معناآفرین بروز می یابد.پژوهش حاضر، با هدف نشان دادن فرایند شکل گیری سکوت در کلیدر و جای خالی سلوچ و با تکیه بر رویکرد تنشی گفتمان و نشانه معناشناسی فضا، سعی دارد سکوت را در برخی ازساخت های فضابنیان این دو رمان بررسی کند. در این راستا، مطالعه رده های حسی گفتمان، میدان شنیداری و ارتباط آن ها با تکوین سکوت در فضاها اجتناب ناپذیر است. همچنین، بررسی ها نشانمی دهد که ساخت های گفتمانی از اصل فرایند زایشی تبعیت می کنند و فضاهای هراس آلود و سیاهی که در لایه صوری این دو رمان به تصویر کشیده شده، به دور از نقش ارجاعی صرف، در سطحی عمیق تر ناظر به خفقان موجود در دوره هم عصر این دو رمان، و در ژرف ترین لایه ها، نشان دهنده زوال و مرگ است.
فضا ، سکوت ، نشانه معناشناسی ، کلیدر ، جای خالی سلوچ
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.