بررسی رابطه بلند مدت عوامل تولید و ارزش افزوده بخش کشاورزی با به کارگیری رهیافت هم گرایی
یکی از نهاده های مهمی که نادیده گرفتن آن در تابع تولید می تواند اریب جدی در برآورد پارامترهای تابع ایجاد کند، نهاده انرژی است. در پژوهش حاضر، با در نظر گرفتن نهاده مهم انرژی در تابع تولید بخش کشاورزی، از تورش در برآوردها ممانعت به عمل آمده و همچنین امکان تحلیل اثر این نهاده در تولید بخش کشاورزی فراهم آمده است. در این مطالعه، در ابتدا به منظور سازگار نمودن آمارهای موجود با تعریف تابع تولید و اجتناب از مواجهه با اریب ضرایب، تولید بالقوه با به کارگیری روشی ترکیبی که در واقع تلفیقی از دو روش «روند تولید واقعی» و «خط روند بین اوج های تعدیل شده» می باشد، برآورد و به عنوان متغیر وابسته مدل (به جای تولید بالفعل) در نظر گرفته شده است. در مرحله بعد به منظور برآورد تابع تولید، و نیز مواجهه نشدن با رگرسیون کاذب، روش خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL)1- به دلیل برتری این رهیافت نسبت به روش های آلترناتیو- در چارچوب فرم تبعی کاب- داگلاس به کار گرفته شده است. نتایج به دست آمده از برآورد ضرایب الگو بیانگر اثر معنی دار و مثبت هر یک از نهاده ها و از جمله انرژی بر ارزش افزوده بالقوه بخش کشاورزی طی دوره مورد مطالعه 83-1346 بوده، به طوری که ضرایب بلندمدت برای نهاده های نیروی کار، سرمایه و انرژی به ترتیب برابر 34/0، 15/0 و 48/0 و ضرایب کوتاه مدت نیز برای نهاده های یاد شده به ترتیب معادل 035/0، 047/0 و 015/0 برآورد شده است. همچنین مقدار ضرایب استاندارد شده برای نهاده های یاد شده به ترتیب برابر 034/0، 17/0 و 83/0 بوده که گویای اهمیت نسبی بالای نهاده انرژی نسبت به دیگر نهاده ها بوده است. همچنین مقایسه ضرایب کوتاه مدت و بلندمدت بیانگر این مطلب می باشد که اگرچه در بلندمدت تاثیر نهاده ها از جمله انرژی بر تولید، قابل ملاحظه بوده اما اثرگذاری بر تولید در کوتاه مدت، ناچیز بوده است.
- حق عضویت دریافتی صرف حمایت از نشریات عضو و نگهداری، تکمیل و توسعه مگیران میشود.
- پرداخت حق اشتراک و دانلود مقالات اجازه بازنشر آن در سایر رسانههای چاپی و دیجیتال را به کاربر نمیدهد.