فهرست مطالب

نشریه فیزیولوژی گیاهان زراعی
پیاپی 40 (زمستان 1397)

  • تاریخ انتشار: 1397/12/10
  • تعداد عناوین: 8
|
  • فرامرز چمنی، عنایت الله توحیدی نژاد*، مهدی مهیجی صفحات 5-18
    گوار (Cyamopsis tetragonoloba L) یک لگوم تابستانه متحمل به خشکی با پتانسیل کشت در مناطق خشک است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثر دورهای مختلف آبیاری و سطوح اسید سالیسیلیک بر صفات مرفولوژیک، فیزیولوژیک و عملکرد دانه گیاه گوار صورت گرفت. این آزمایش به صورت کرت های خردشده بر پایه طرح بلوک کامل تصادفی با چهار تکرار انجام شد. عامل اصلی دور آبیاری شامل سه سطح (شش، نه و 12 روزه) و عامل فرعی، اسید سالیسیلیک شامل چهار غلظت (صفر، 0/5، یک و دو میلی مولار) بود. محلول پاشی اسید سالیسیلیک در سه مرحله پنج برگی، گل دهی و غلاف دهی گیاهان صورت گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که در شرایط تنش، ارتفاع بوته، تعداد برگ در بوته و رنگدانه های فتوسنتزی کاهش معنی داری داشت. استفاده از اسید سالیسیلیک یک میلی مولار باعث افزایش تعداد برگ در بوته و غلظت دو میلی مولار اسید سالیسیلیک سبب افزایش ارتفاع بوته، کلروفیل a، b و کلروفیل کل در گیاه گوار شد. بیش ترین تعداد شاخه جانبی و فیبر خام دانه در غلظت اسید سالیسیلیک دو میلی مولار و دور آبیاری شش روز به دست آمد. بیش ترین میزان عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه مربوط به غلظت اسید سالیسیلیک یک میلی مولار و دور آبیاری شش روز (1245/25 کیلوگرم در هکتار) بود که با غلظت اسید سالیسیلیک دو میلی مولار و دور آبیاری شش روز (1227/75 کیلوگرم در هکتار) تفاوت معنی داری نداشتند. نتایج نشان داد بیش ترین میزان عملکرد دانه در غلظت اسید سالیسیلیک یک میلی مولار و دور آبیاری شش روز حاصل شد.
    کلیدواژگان: رنگدانه های فتوسنتزی، عملکرد بیولوژیک و عملکرد دانه و فیبر خام
  • ابراهیم عباسی سیه جانی، مهرداد یارنیا*، فرهاد فرح وش، محمد باقر خورشیدی بنام، هادی اسدی رحمانی صفحات 19-34
    به منظور بررسی اثر باکتری ریزوبیوم و قارچ میکوریزا بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیا قرمز رقم گلی در شرایط تنش کم آبی، این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1393 در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه آزاد اسلامی تبریز اجرا شد. تنش کم آبی با سه سطح آبیاری بعد از 70، 110 و 150 میلی متر تبخیر از تشتک تبخیر کلاس A به عنوان عامل اصلی و تلقیح بذر با باکتری ریزوبیوم فازئولی، قارچ میکوریزا، باکتری ریزوبیوم به همراه قارچ میکوریزا و عدم تلقیح به عنوان سطوح عامل فرعی در نظر گرفته شدند. تنش کم آبی با کاهش تعداد غلاف در بوته، وزن صد دانه و تعداد دانه در غلاف، موجب کاهش عملکرد دانه لوبیا شد. عملکرد دانه در 110 و 150 میلی متر تبخیر نسبت به آبیاری پس از 70 میلی متر تبخیر به ترتیب 38/08 و 73/37 درصد کاهش یافت. تیمار تلقیح دوگانه ریزوبیوم و میکوریزا، بالاترین مقدار عملکرد دانه (2327 کیلوگرم در هکتار)، بیش ترین تعداد غلاف در بوته (16/08)، تعداد دانه در بوته (80/6)، وزن صد دانه (23/75 گرم) و محتوای کلروفیل (32/45) را نشان داد. تلقیح همزمان بذر با قارچ میکوریزا و باکتری ریزوبیوم باعث افزایش عملکرد دانه (40/24 درصد) نسبت به عدم مصرف این عوامل و همچنین مصرف مجزای آن ها (ریزوبیوم 22/34 درصد و میکوریزا 25 درصد) شد که از آثار سوء تنش کم آبی بر لوبیا کاست. با توجه به نتایج این آزمایش می توان به منظور کاهش اثر تنش کم آبی در زراعت لوبیا، از ریزجانداران بهره جست.
    کلیدواژگان: تنش کم آبی، ریزوبیوم، قارچ آربوسکولار میکوریزا و لوبیا
  • حمید دهقان زاده جزی، ظهراب اداوی* صفحات 35-54
    به منظور بررسی اثر اسید سالیسیلیک و اسید هیومیک بر کاهش اثر تنش خشکی در ذرت علوفه‎ای، این آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه صنعتی اصفهان اجرا شد. سطوح تنش خشکی شامل: بدون تنش (شاهد)، تنش ملایم (75 درصد ظرفیت زراعی) و تنش شدید (50 درصد ظرفیت زراعی) در کرت های اصلی و نوع تنظیم کننده رشد (بدون تنظیم کننده رشد، اسید سالیسیلیک و اسید هیومیک) در کرت‎های فرعی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تنش خشکی موجب کاهش معنی دار محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل، شاخص سطح برگ، وزن برگ ها، وزن ساقه، وزن بلال، عملکرد علوفه و کارایی مصرف آب در مقایسه با آبیاری مطلوب شد. استفاده از اسید سالیسیلیک در مقایسه با شاهد و اسید هیومیک در شرایط تنش ملایم باعث افزایش معنی دار محتوای نسبی آب برگ به ترتیب (61/2 و 39/3 درصد)، وزن برگ (به ترتیب 60/5 و 41/6 درصد)، وزن ساقه (به ترتیب 14/5 و 25/09 درصد)، وزن بلال (به ترتیب 13/1 و 23/7 درصد)، محتوای پرولین (به ترتیب 16 و 32/3 درصد)، عملکرد علوفه (به ترتیب 24/5 و 24/2 درصد) و کارایی مصرف آب (به ترتیب 21/15 و 28/34 درصد) شد. کاربرد تیمار اسید سالیسیلیک به دلیل کاهش صدمه تنش در مورد عملکرد علوفه و کارایی مصرف آب در شرایط تنش خشکی، تفاوت معنی داری در سطح احتمال پنج درصد نسبت به اسید هیومیک نشان داد. با توجه به نتایج بهدست آمده اگرچه تنش خشکی موجب کاهش عملکرد شد، اما اثر اسید سالیسیلیک توانست بخشی از کاهش عملکرد ناشی از تنش خشکی را جبران نماید.
    کلیدواژگان: تنش خشکی، تنظیم کننده رشد، کاروتنوئید و کارایی مصرف آب
  • نیکی ایوبی زاده، قنبر لایی*، مجید امینی دهقی، جعفر مسعود سینکی، شهرام رضوان صفحات 55-74
    تنش خشکی و کود آهن نقش مهمی در تعیین عملکرد دانه و کیفیت محصولات دانه روغنی ایفا می کنند. به منظور بررسی اثر محلول پاشی نانو کلات آهن و اسید فولیک بر برخی صفات کمی و کیفی دو رقم کنجد در شرایط تنش خشکی، آزمایشی به صورت اسپلیت پلات فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه شاهد تهران در سال زراعی 96-1395 اجرا شد. عامل اصلی آزمایش شامل: تنش خشکی در سه سطح (آبیاری کامل (شاهد)، آبیاری تا 50 درصد دانه بندی و آبیاری تا 50 درصد گل دهی) بود. عوامل فرعی شامل محلول پاشی در چهار سطح (عدم محلول پاشی به عنوان شاهد، نانو کلات آهن، اسید فولیک و ترکیب نانو کلات آهن و اسید فولیک) و همچنین دو رقم دشتستان و هلیل بودند. نتایج نشان داد که اثر تنش خشکی، محلول پاشی و رقم بر صفات عملکرد دانه، درصد و عملکرد پروتئین، عملکرد روغن، میزان کلروفیل های a، b و کل و میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز در سطح احتمال یک درصد معنی دار بودند. قطع آبیاری در 50 درصد گل دهی کم ترین عملکرد دانه، عملکرد پروتئین، درصد و عملکرد روغن را داشت. در بین ترکیبات محلول پاشی نیز، کاربرد تلفیقی نانو کلات آهن همراه با اسید فولیک از نظر صفات عملکرد دانه، درصد و عملکرد پروتئین، درصد و عملکرد روغن، کلروفیل کل، کلروفیل  b دارای میانگین بالاتری در مقایسه با بقیه تیمارها بود. در اکثر صفات مورد بررسی رقم هلیل در مقایسه با رقم دشتستان دارای برتری معنی داری در سطح احتمال پنج درصد بود. بیش ترین عملکرد دانه و عملکرد روغن در کاربرد تلفیقی نانو کلات آهن با اسید فولیک در رقم هلیل (به ترتیب با میانگین 2507/2 و 1151/4 کیلوگرم در هکتار) مشاهده شد. قطع آبیاری در 50 درصد گل دهی در شرایط عدم محلول پاشی موجب افزایش فعالیت آنزیم کاتالاز (بالای 80 درصد) در مقایسه با تیمار شاهد شد.
    کلیدواژگان: پروتئین دانه، رنگیزه های فتوسنتزی و روغن دانه
  • نگین نوروزی چقامارانی، غلامرضا محمدی*، مختار قبادی صفحات 75-92
    یکی از روش‏ های نوین در زمینه مدیریت بهینه و افزایش بهره وری استفاده از منابع آب در مصارف کشاورزی، به کارگیری روش‏ های کم آبیاری است. با توجه به اهمیت این موضوع، این پژوهش به منظور تعیین اثر همزیستی قارچ‏های میکوریزا بر عملکرد رقم های آفتابگردان در شرایط تنش خشکی و به صورت آزمایش کرت‏ های دوبار خرد شده بر پایه طرح بلوک‏ های کامل تصادفی با سه تکرار در سال 1395 انجام شد. تیمارهای اعمال شده شامل سطوح تنش خشکی: تنش شدید، متوسط و بدون تنش، سه رقم آفتابگردان فرخ، هایسان و برزگر و دو گونه قارچ میکوریزا Glomus mossea و  Glomus intraradicesبودند. برای اعمال تیمارهای مختلف خشکی، سطوح مختلف تخلیه رطوبتی خاک (به ترتیب 80، 60 و 40 درصد) در نظر گرفته شد. تیمارهای مختلف کم آبیاری پس از ساقه رفتن اعمال شد و سپس ویژگی‏ های رشدی و عملکرد اندازه گیری شد. نتایج نشان داد کاربرد میکوریزا اثرمعنی داری بر افزایش مقدار عملکرد دانه و روغن ارقام آفتابگردان، وزن خشک ساقه، طول ساقه، تعداد دانه و قطر طبق دارد. بیش ترین عملکرد دانه از کاربرد رقم هایسان و قارچ G.mossea در شرایط تنش خشکی متوسط (6399/05 کیلوگرم در هکتار) به دست آمد. تنش خشکی شدید و متوسط بدون کاربرد قارچ به ترتیب موجب 46 درصد و 20 درصد افت عملکرد ارقام آفتابگردان نسبت به شاهد (شرایط بدون تنش و بدون استفاده از قارچ) شدند. تنش خشکی متوسط و کاربرد قارچ آربوسکولار میکوریزا تنها 13 درصد عملکرد دانه آفتابگردان را نسبت به آبیاری کامل کاهش داد که در مقایسه با آبیاری کامل 30 درصد در مصرف آب آبیاری صرفه جویی شد. بنابراین نتیجه گیری شد که کاربرد قارچ آربوسکولار میکوریزا افت عملکرد ناشی از تنش خشکی را از طریق صرفه جویی در مصرف آب می تواند جبران نماید.
    کلیدواژگان: آفتابگردان، اجزای عملکرد، کم آبیاری و میکوریزا
  • اکبر ویسی، بابک پاساری*، اسعد رخزادی صفحات 93-110
    این پژوهش به منظور بررسی اثر اسید هیومیک و نانوکود های ریزمغذی بر واکنش نخود دیم در کشت پاییزه در مزرعه ای واقع در شهرستان کامیاران-کردستان در سال زراعی 95-1394 اجرا گردید. آزمایش در قالب کرت های یک بار خرد شده با طرح پایه بلوک کامل تصادفی در سه تکرار صورت گرفت. فاکتور اصلی محلول پاشی اسید هیومیک در سه سطح شامل (شاهد، چهار و پنج کیلوگرم در هکتار) و فاکتور فرعی محلول پاشی نانوکودهای ریزمغذی در چهار سطح شامل (شاهد: آب مقطر، نانو آهن، نانو روی، نانو آهن+ نانو روی) در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که اثر اسید هیومیک بر صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه اصلی و تعداد غلاف معنی دار بود. به طوری که کاربرد پنج کیلوگرم در هکتار اسید هیومیک سبب افزایش معنی دار این صفات گردید. همچنین در این آزمایش محلول پاشی نانوکودهای ریز مغذی اختلاف معنی داری بر صفات تعداد شاخه فرعی، تعداد غلاف، عملکرد دانه و عملکرد پروتئین داشت. در نهایت حداکثر تعداد غلاف، عملکرد دانه و پروتئین در واکنش به بر هم کنش اسید هیومیک به میزان پنج کیلوگرم در هکتار و نانوکود آهن+ روی حاصل شد، به طوری که در مقایسه با شاهد (عدم کاربرد اسید هیومیک و عدم کاربرد نانوکود آهن+ نانو روی) صفات مذکور را به ترتیب 78/69، 65/54 و 84/5 درصد افزایش داد. نتایج همبستگی بین صفات نیز بیانگر وجود همبستگی مثبت و معنی دار بین عملکرد دانه با تعداد شاخه فرعی و تعداد غلاف در گیاه (به ترتیب 0/76 و 0/97 درصد) بود.
    کلیدواژگان: اسید هیومیک، آهن، روی و نخود
  • طرفه اخوان هزاوه، لطیفه پوراکبر*، فاطمه رحمانی، هادی علیپور صفحات 111-127
    به منظور بررسی اثر تنش شوری و نانواکسید روی بر پارامترهای فیزیولوژیکی گیاه کلزا و کاملینا، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با سه تکرار در شرایط گلخانه گروه زیست شناسی دانشگاه ارومیه در سال زراعی 93-1392 اجرا شد. عامل نانواکسید روی در سه سطح صفر، 25 و 100 میلی گرم بر لیتر به صورت محلول پاشی و عامل تنش شوری درغلظت های صفر، 75 و 150 میلی مولار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که واکنش دو گیاه به تنش شوری کاملا متمایز است. به طوری که در تنش شوری 150 میلی مولار، بیش ترین تجمع یون کلر در ریشه گیاه کاملینا مشاهده شد، ولی در گیاه کلزا بیش تر انباشتگی یون کلر در برگ بود. نسبت پتاسیم به سدیم در برگ کلزا در مقایسه به ریشه بیش تر بود، درصورتی که درگیاه کاملینا نسبت پتاسیم به سدیم در ریشه بیش تر بود. محتوای نسبی آب و پرولین برگ و ریشه با افزایش تنش شوری در هردو گیاه افزایش یافت، ولی مقادیر افزایش محتوای نسبی آب و انباشتگی پرولین برگ و ریشه در کاملینا در مقایسه با کلزا بیش تر بود. با افزایش تنش شوری تا 150 میلی مولار کلروفیل کل، کلروفیل a و  bدر هر دو گیاه مورد بررسی کاهش معنی دار نشان داد. ولی مقدار این کاهش در کلزا در مقایسه با کاملینا به طور معنی دار بیش تر بود. محلول پاشی نانواکسید روی با غلظت 25 میلی گرم بر لیتر در هر دو گیاه کلزا و کاملینا به غیر از صفت نسبت پتاسیم به سدیم در برگ و ریشه، در سایر صفات مورد بررسی باعث کاهش معنی دار اثرات تنش شوری شد که می توان برای کاهش اثر تنش شوری استفاده نمود.
    کلیدواژگان: انباشتگی پرولین، کلروفیل کل و محتوای آب نسبی
  • علی اکبر رحیمی، عادل مدحج*، مانی مجدم صفحات 129-144
    به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر ویژگی های جوانه زنی و رشد گیاهچه 10 ژنوتیپ یونجه، دو آزمایش مجزا در محیط کشت پتری دیش (آزمایش بذری) و گلدانی (مرحله رشد رویشی) به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی و با سه تکرار در آزمایشگاه تخصصی دانشگاه علوم و تحقیقات خوزستان  در سال 1393 اجرا شد. فاکتورها در هر دو آزمایش شامل پنج سطح تنش خشکی صفر، 0/4، 0/6-، 0/9- و 1/1- مگاپاسکال و 10 ژنوتیپ یونجه شامل: KFA1،KFA3 ، KFA12، KFA15 (با منشا قره یونجه)،KFA4 ، KFA5، KFA16 (با منشا همدانی)، KFA9 (با منشا چالشتر شهرکرد)، KFA7 (با منشا رهنانی) و یزدی گرمسیری بودند. نتایج آزمایش بذری نشان داد که تنش خشکی، مولفه های جوانه زنی شامل درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، متوسط جوانه زنی روزانه، طول و وزن خشک ریشه چه را به طور معنی داری کاهش داد. در مرحله رشد رویشی صفات طول ریشه چه و گیاهچه، وزن خشک گیاهچه با افزایش تنش خشکی کاهش یافتند. بیش ترین مقدار شاخص حساسیت SSI به ژنوتیپ های KFA3 وKFA7 به ترتیب با میانگین های 1/11 و 1/1 اختصاص داشت. بالاترین شاخص تحمل به تنش خشکی با میانگین 0/91 به ژنوتیپ KFA16 مربوط بود.
    کلیدواژگان: تنش، ژنوتیپ، جوانه زنی، شاخص حساسیت و وزن خشک گیاهچه