فهرست مطالب

مطالعات توسعه اجتماعی ایران - سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، زمستان 1389)

فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی ایران
سال سوم شماره 1 (پیاپی 9، زمستان 1389)

  • تاریخ انتشار: 1389/11/01
  • تعداد عناوین: 8
|
  • سعید معیدفر، احمد گنجی*، مریم ثابتی صفحات 7-26

     در واپسین دهه هزاره دوم، پدیدهای که تنها چند سالی از تولد آن میگذشت، انقلابی بزرگ در سراسر جهان برپا کرد. این فرزند نوخاسته انقلاب الکترونیک و نیاز انسان به آگاهی، اینترنت نام نهاده شد. اینترنت مجموعهای از امکانات وسیع میباشد که سعی دارد سلایق و علایق افراد را برآورده سازد. اما استفاده از اینترنت میتواند به سمت زیانباری نیز کشیده شود. این مقاله، با اهتمام به شناخت استفاده های موجود از اینترنت در ایران درصدد بررسی عوامل اجتماعی موثر بر الگوی کاربری ارتباطی اینترنت در بین دانش آموزان است. در این راستا، پس از طرح مسیله، براساس مدل لاسول، نظریه هایی که به موضوع مخاطب پرداختهاند مطرح و جهت تبیین موضوع تحقیق بکار گرفته شد. بعد از مرور ادبیات نظری و تجربی تحقیق، الگوی کاربری ارتباطی شامل استفاده از اینترنت بصورت تعاملی و دوسویه چون چت، سایتهای دوستیابی و غیره تعریف گردید. اهم فرضیات مورد بررسی در این مقاله عبارتند از: بین هر یک از متغیرهای خشنودی و رضایت کاربران از اینترنت، محدودیت ارتباطات جمعی، پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده و طول استفاده از اینترنت بعنوان متغیرهای مستقل تحقیق و الگوی کاربری ارتباطی اینترنت بعنوان متغیر وابسته رابطه معناداری وجود دارد. روش تحقیق مورد استفاده در این تحقیق، پیمایشی و شیوه جمعآوری داده ها، پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق نیز نوجوانان و جوانان واقع در گروه سنی 15 تا 29 سال شهر تهران بوده که در نهایت، حجم نمونه بدست آمده با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید. اهم یافته های تحقیق حاکیست که نوجوان و جوانان از تمایل متوسط رو به پایین به الگوی ارتباطی برخوردارند. همچنین نتایج نشان داد بین الگوی ارتباطی اینترنت و هر یک از متغیرهای خشنودی و رضایت کاربران و محدودیت ارتباطات جمعی رابطه معناداری برقرار است. در عین حال، بین الگوی ارتباطی از اینترنت و متغیرهای پایگاه اقتصادی و اجتماعی خانواده و طول استفاده از اینترنت رابطه معناداری برقرار نیست.

    کلیدواژگان: اینترنت، عوامل اجتماعی، الگوی کاربری ارتباطی، محدودیت ارتباطات جمعی
  • سید کمال الدین شهریاری صفحات 27-40

    مهاجرت از پدیده های اجتماعی است که به مثابه یکی از مهمترین عوامل دگرگون کننده فضای شهری و روستاییاز نقطه نظر ساخت و کارکرد محسوب میشود . این پژوهش با اساس قرار دادن نظریه های محققین شهیر اینعرصه، به ویژه راون اشتاین ، هانری مندراس ، آرتور لوییس ، گونار میردال ، اورت.اس.ال موبو گنج و گری.الهانت و نظری به تجارب دیگر کشورها در این زمینه ، به بررسی رشد جمعیت کلانشهر تهران با توجه به عاملمهاجرت و مقایسه آن با میزان پیشبینی شده پرداخته و با تحلیل آماری تغییرات جمعیتی قابل توجه در اینزمینه از جمله افزایش سریع جمعیت شهری نسبت به جمعیت روستایی نتیجه میگیرد رشد نسبتا سریع جمعیتکلانشهر تهران و افزایش آن نسبت به جمعیت تعیین شده در طرحهای جامع ، راهبردی و ساماندهی یکی ازعوامل ایجاد مشکل مسکن در این شهر میباشد . نهایتا به اهمیت طرح آمایش سرزمین و برنامه های ملی ومنطقهای توجه داده میشود که به دلیل فقدان آن در گذشته ، ساختار رفتارهای جمعیتی نه تنها از کنترلسیاستگذاران ، مسیولین و برنامهریزان خارج بوده ، بلکه پیشبینیها نیز عملا درست از آب در نیامده است وساختار جمعیت کشور مرتبا در حال تغییر و نوسان بوده است .

    کلیدواژگان: مهاجرت، رشد جمعیت، کلانشهر تهران
  • مصطفی ازکیا*، محسن ابراهیمی صفحات 41-66

    در مقدمه به بررسی ضرورت توسعه روستایی، دلایل تشکیل شرکتهای سهامی زراعی و همچنین به بررسیاهداف شرکتهای سهامی زراعی با توجه به اساسنامه این شرکتها پرداخته شده است. در بخش مبانی نظریمفاهیم توسعه و توسعه روستایی، همچنین دیدگاه های مربوط به نظامهای بهره برداری از منظر صاحبنظران موردبررسی قرار گرفته است. دیدگاه صاحبنظران در خصوص شرکتهای سهامی زراعی در بخشی با عنوان توسعهشرکتهای سهامی زراعی مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله یافته های دو مطالعه مورد مقایسه تطبیقیقرار گرفته است تحقیقی با عنوان شرکتهای سهامی زراعی که توسط ازکیا از سوی دفتر مطالعات نظامهایبهرهبرداری وزارت جهاد کشاورزی در سال 1369صورت پذیرفته و همچنین پژوهشی با عنوان شرکتهای سهامیزراعی به مثابه الگوی توسعه روستایی که توسط ابراهیمی در سال 1389به عنوان پایان نامه کارشناسی ارشدانجام شده است. نتیجه بررسی نشان میدهد که شرکت سهامی زراعی گلپایگان در طول بیست سال اخیر فعالیتخود پیشرفتهای قابل ملاحظهای داشته و توانسته به عنوان یک الگوی توسعه روستایی در منطقه مورد توجه قرارگیرد.

    کلیدواژگان: شرکت سهامی زراعی، توسعه روستایی، نظام بهره برداری از زمین، سرمایه داری ارضی، مطالعه تطبیقی
  • افسانه توسلی، الهام حبیبی صفحات 67-90

    مدیریت بدن از جمله مفاهیمی است که در یک دو دهه اخیر در عرصه علوم اجتماعی و جامعه شناسی بدن بدان پرداخته شده است .مدیریت بدن به معنای مراقبت مستمر و دایمی از بدن تعریف و تعبیر شده و دارای اشکال گوناگونی می باشد. در واقع مدیریت بدن به کنترل و نظارتی گفته می شود که هر کدام از افراد جامعه نسبت به اندام خود انجام می دهند و اشکال آن از جراحی های زیبایی تا فعالیتهای ورزشی و مراقبت های پزشکی را در برمی گیرد. از اینرو مدیریت بدن به عنوان یک استراتژی مهم درآمده است که افراد را برای نیل به اهدافی چون سلامت و تندرستی و بدست آوردن منزلت اجتماعی ، یاری می رساند.زنان بیشتر از مردان نسبت به وضعیت ظاهر و زیبایی خود دقت نظر دارند و این توجه سبب می شود تا گاهی بصورت افراطی، رفتارهایی به منظور مطابقت دادن ویژگی های بدن خود با الگوهای فرهنگی زیبایی و چهره واندام که در رسانه های جمعی و صنعت زیبایی ، تبلیغ می شود، اتخاذ کنند که تبعات سویی ببار می آورد .پرسش اصلی تحقیق حاضر اینست که چگونه فشارهایی که از طرف ساختارهای جامعه وارد می شود ، هنجارهایی را بوجود می آورد که زنان و دختران خود را ملزم به تبعیت از آن می کنند و افراد برای نزدیک شدن به این استانداردها و ایده آلها دست به جراحی زیبایی می زنند و یا به فعالیت های ورزشی می پردازند. در این راستا از نظریه پارسونز استفاده شده است.جامعه آماری متشکل از 264زن 18تا 40ساله (132زن مراجعه کننده به کلینیک های جراحی زیبایی و132زن مراجعه کننده به مراکز ورزشی) منطقه یک شهر تهران ، و روش تحقیق پیمایش می باشد واز ابزارپرسشنامه و برنامه برای تحلیل آماری استفاده شده است.نتایج تحقیق حاکی از آن است که فشارهای هنجاری بر مدیریت بدن،موثر است.همچنین مدیریت بدن درگروه های سنی مختلف ،گروه های تحصیلی مختلف ، وضعیت های تاهل مختلف تفاوت معناداری دارد. در حالیکهمدیریت بدن در گروه های شغلی مختلف تفاوت معناداری ندارد و بین مدیریت بدن با میزان درآمد رابطه معناداریوجود ندارد.

    کلیدواژگان: مدیریت بدن، فشارهای اجتماعی، گروه های مرجع، خانواده، همالان، رسانه ها
  • سید رضا صالحی امیری، سعید شریفی * صفحات 91-112

    هدف اصلی این تحقیق شناسایی رابطه راهکارهای تبلیغاتی، مدیریتی، کارآفرینی با توسعه توریسم فرهنگی میباشد. بنابراین توسعه توریسم فرهنگی در کشور در سه سطح گسترش تبلیغاتی، توسعه مدیریتی و توسعه کارآفرینی مورد بررسی قرار گرفته اند. در سطح تبلیغات این سوالات مطرح است که تا چه اندازه بین راهاندازیدفاتر و مراکز جذب توریست، برگزاری نمایشگاه های داخلی و خارجی و اطلاعرسانی با توسعه توریسم فرهنگی درکشور رابطه وجود دارد. در سطح توسعه مدیریتی این سوال مطرح است که تا چه اندازه بین مدیریت تخصصی صنعت توریسم، حمایت دولت در سه سطح محلی/ منطقه ای/ ملی و طرح جامع توریسم فرهنگی با توسعه توریسم فرهنگی رابطه وجود دارد و در سطح توسعه کارآفرینی نیز این سوال مطرح است که تا چه اندازه بین توسعه فرهنگ کارآفرینی، مشارکت بخشهای داخلی و خارجی و راهاندازی NGO های فرهنگی با توسعه توریسمفرهنگی رابطه وجود دارد؟بنابراین در گام بعدی در پاسخ به سوالات اصلی تحقیق،فرضیات تنظیم شد. سپس بانی یتع شاخص به طراحی پرسشنامه ها در راستای سوالات تحقیق و اهداف تحقیق پرداخته .شد پس از جمع آوری پرسشنامه ها با دو روش توصیفی و استنباطی و از طریق تجزیه و تحلیل آماری پرسشنامه ها به اثبات ویا ردفرضیه ها پرداخته شده است.بنابراین در این تحقیق با استفاده از تکنیکهای آماری، داده های خام جمع آوری شده از پرسشنامه طبقه بندی وبا استفاده از آمار توصیفی در جدول و نمودار نشان داده شدوازطریق آمار استنباطی فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفت نتایج زیر حاصل شد: راهکارهای مدیریتی با توسعه توریسم فرهنگی رابطه تنگاتنگ دارد،راهکارهای مدیریتی باعث توسعه هر چه بیشتر توریسم فرهنگی میشود. ضریب همبستگی بین راهکارهایمدیریتی و توسعه فرهنگی %77است و فرضیه فوق با %95اطمینان مورد تایید قرار میگیرد.بین راهکارهای تبلیغاتی و توسعه توریسم فرهنگی افراد رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی و رگرسیون راهکارهای تبلیغاتی وتوسعه توریسم فرهنگی %39است. این نتیجه فرضیه مربوطه را که در فصل دوم آورده شدتایید مینماید. بین راهکار کارآفرینی و توسعه توریسم فرهنگی رابطه وجود دارد. ضریب همبستگی این دو متغیر%12میباشد که در سطح %95به میزان توسعه توریسم فرهنگی افزوده می شود.

    کلیدواژگان: توریسم، توریسم فرهنگی، توسعه توریسم فرهنگی، راهکارهای تبلیغاتی، مدیریتی، کارآفرینی
  • غلامرضا خوشفر*، علیرضا اسماعیلی صفحات 113-127

    نابرابری جنسیتی یکی از عوامل محرومیت زنان از حقوق اجتماعی شان است. گرچه در جامعه امروز به نسبتدیروز شرایط زنان در برخورداری از حقوق اجتماعی ، بویژه در کشورهای توسعه یافته بهتر گردیده است، لیکن درکشورهای در حال توسعه و به ویژه در کشورهای فقیر تفاوت قابل ملاحظه ای نکرده است.البته افزایش میزان باسوادی و سطح تحصیلات ،سبب افزایش بهره مندی زنان از حقوق شان و کاهش نابرابری جنسیتی در خانواده گردیده است.این مقاله با هدف شناخت نگرش مردان و زنان نسبت به نابرابری جنسیتی در خانواده تدوین گردیده است،چرا که علاوه بر مردان ، زنان نیز در برخی موارد، در کنار مردان نگرش مثبتی نسبت به نابرابری جنسیتیدارند ، لذا جهت رفع آن باید نه تنها زنان ، نگرش خود را نسبت به نابرابری جنسیتی تغییر داده ، بلکه تلاش مضاعفی در جهت تغییر نگرش مردان نیز انجام دهند. نتایج نشانگر آنست که 61درصد پاسخگویان موافق و 33درصد مخالف نابرابری جنسیتی در خانواده هستند و 6درصد نیز دیدگاه بینابینی نسبت به آن داشته اند.

    کلیدواژگان: نابرابری جنسینی، خانواده، نگرش
  • کریم حمدی، رحیم سرور، علی شعاع برآبادی، محسن رنجبر صفحات 129-149

    با طرح رویکرد های جدید در حوزه مدیریت توسعه و برنامه ریزی شهری همچون دیدگاه نیاز های اساسی،حکمروایی شهری ، سرمایه اجتماعی ، اقتصاد سیاسی فضا و عدالت در فضا توجه به کیفیت زندگی شهروندان وسنجش آن در کانون توجه محققان قرار گرفت ، امروزه توجه به کیفیت زندگی به ویژه از نظر شهروندان وبرداشتی که از آن دارند برای مدیریت توسعه شهری مهم تلقی می شود زیرا یکی از مبناها برای برنامه ریزی شهری محسوب می شود .مقاله حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با هدف سنجش شاخص های کیفیت زندگی در مناطق 18گانه شهرزاهدان به بررسی 25شاخص در قالب 3گروه پرداخته است. عمده کار این تحقیق پیمایشی بوده و از طریقبررسیهای میدانی و پرسشنامه انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنان مناطق 18گانه شهر زاهدان بوده و در تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای  Excelو همچنین از مدل موریس؛ شاخص لرد وشاخص هزینه استفاده شد. یافته های تحقیق حکایت از وجود نابرابری های زیاد از نظر شاخص های توسعه بینمناطق مختلف شهر زاهدان بوده و راهبرد اصلی مدیریت شهری در قدم اول اتخاذ راهکارهایی برای رفع عدمتوازنهای موجود بین محلات شهری می باشد چرا که شهر دو قطبی چه برای طبقات مرفه و چه برای طبقات فقیرمحیط مناسبی جهت زندگی نمی باشد.

    کلیدواژگان: کیفیت زندگی، امکانات و خدمات شهری، مدیریت شهری، نابرابری، شاخص توسعه
  • باقر ساروخانی، احمد میرزایی ملکیان * صفحات 151-188

    هدف این مقاله، بررسی رابطه بین نحوه گذران فراغت و هویت مدرن جوانان شهر تهران است. چارچوب نظری اینپژوهش، تیوری کنش متقابل نمادین و نظریه گیدنز است. جامعه مورد مطالعه، کلیه جوانان تا 29 15ساله شهر تهران بوده که تعداد 407نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شده است. از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای استفاده شده و پس از بررسی اعتبار و روایی پرسشنامه، با روش پیمایشی، اطلاعات لازم جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیلقرار گرفت. تعداد هفت فرضیه مورد بررسی قرار گرفته و نتایج زیر به دست آمد:فراغت مجازی و فراغت ماهواره محور رابطه مثبت و مستقیم با هویت مدرن داشته است. فراغت مذهبی با هویت مدرن رابطه منفی و معکوس داشته است. بین فراغت فرهنگی، فراغت عامیانه، فراغت ورزشی، جنسیت، وضعیت تاهل، تحصیلات و سن با هویت مدرن رابطه معناداری وجود ندارد. بین منطقه سکونت و شغل با هویت مدرن رابطه معناداری وجود دارد. مجموع این متغیرها 62درصد از تغییرات هویت مدرن جوانان را تبیین می کنند.

    کلیدواژگان: هویت مدرن، اوقات فراغت، فراغت مجازی، فراغت فرهنگی، فراغت عامیانه، فراغت ورزشی، فراغت مذهبی