فصلنامه مدیریت دانش سازمانی
پیاپی 23 (بهمن و اسفند 1385)

ظریفی گفته بود سخن گفتن قدر و قیمتی ندارد زیرا عرضه آن بیش از تقاضای آن است و شاید اغلب اوقات وضعیت به همین گونه است...
•قبل از هر چیز مخاطبان خود را بشناسید•روش سخنرانی خود را انتخاب کنید در شیوه های سنتی سخنرانی غالبا سخنران در محلی می نشست و به ایراد سخنرانی می پرداخت اما در سخنرانی موثر باید از همه امکانات بهره گرفت. این نکته مهم را به خاطر داشته باشید که آنچه را با چشم می بینیم بیشتر از آنچه می شنویم در خاطرمان باقی می ماند؛ بنابراین در انتخاب شیوه سخنرانی باید از حرکات بدنی، تصاویر، اشکال و نمودارها بهره بگیریم. حرکت در صحنه و بالا و پایین بردن تن صدا را فراموش نکنید و از این طریق بکوشید تا نظرات مخاطبان را به موضوع جلب کنید.
•چگونه ذهن مخاطبان را تسخیر کنید؟
داستان ها می توانند الگوی خوبی برای جلب توجه مخاطبان باشند. استفاده از تمثیل و استعاره هم به جلب توجه مخاطبان کمک می کند. یک تصویر که در ذهن افراد شکل می گیرد می تواند گویاتر از هزاران کلمه باشد •چگونه متن سخنرانی خود را تهیه کنید؟

آیا توازن کار و زندگی برای کارکنان امروز، یک ضرورت است یا روحیه رقابتی را از بین می برد؟ یک پدر و پسر در این زمینه دیدگاه هایی متفاوت مطرح می کنند.
سندر ای فلام (پدر): ایالات متحده از انقلاب صنعتی تاکنون هرگز در چنین موقعیت رقابت اقتصادی نبوده است. تامین نیروی کار از هند و چین به این معناست که من می توانم هر کاری، از خدمات مشتریان اینترنت تا طراحی صفحات وب و مالیات های خود را با هزینه کمتر و کاراتر از انجام آنها در داخل، به انجام برسانم...
اصرار و پافشاری کارکنان بیست/ سی ساله ی امریکایی بر توازن کار و زندگی، کسب و کار امریکا را در ورطه یک بحران رهبری کاملا نفس گیر خواهد افکند...
هیچ راهی وجود ندارد که شما بتوانید شش ساعت در هفته کار کنید، دو تا سه ساعت برای بازی با کودکانتان در خانه باشید و در عین حال شرکت هم پیشرفت کند.
جاناتان ای فلام (پسر): نگرانی های پدر من، موضوعات مهم نسل من و نسل پس از مرا مطرح می کند، اما فرضیات وی در مورد رابطه ی علی بین توازن کار و زندگی و اثر منفی آن بر قابلیت رقابتی، لزوما" به نحوی که وی گفت نیست. نخست من نسبت به رهبرانی که تمام وقت، فقط کار می کنند، شکاک هستم.

جان ممکن است باهوش تر از جورج باشد، اماجورج دقیقا در نقطه اوجی قرار دارد که جان انتظار آن را داشت چرا؟ جورج ایده های پیچیده را ساده می کند و جان ایده های ساده را پیچیده...
قاطعیت در شفافیت: جورج مانند یک رهبر قاطع ظاهر می شود. جان قاطعیت خوبی دارد، اما در تلاشش برای خشنود ساختن افرادی که مسائل را به گونه ای دیگر می بینند، از قاطعیت خود می کاهد به گونه ای که عدة کمی از خط قرمزهای او خبر دارند. از این رو بیشتر کارکنان از جورج حمایت می کنند. هرچند مصالحه ویژگی ارزشمند و لازم برای یک رهبر است؛ رهبری که بیش از میزان مورد انتظار انعطاف نشان دهد، فاقد قاطعیت جلوه می کند. جان به تغییر دیدگاه و پیامش مطابق گفته های دیگران شهرت یافته است.
اگر پیوسته پیام های خود را به سبب انتظارات دیگران تغییر دهید، ممکن است شفافیتی برای قاطعیت خود نداشته باشید. بنابراین توانایی ایستادگی بر موضع یا قانع کردن مخالفان را نیز نخواهید داشت.
شجاعت در شفافیت: تردید، از بین برنده شجاعت است و قاطعیت تقویت کننده آن. چنانچه یک بار موقعیت خود را با قاطعیت شفاف کردید، شجاعت را خود به خود کسب کرده اید. اگر عقیده راسخی در داشتن شفافیت و تعهد به پیامتان دارید، باید قادر باشید به عقیده خویش عمل کنید.
صداقت در شفافیت: کدام مدیر شجاعی است که عمیقا باور داشته باشد تاکنون چیزی را به خاطر ویژگی ای کمتر از صداقت خواهانش بوده است. وقتی شفاف و صادق هستید و اعتقادی راسخ دارید، شجاعت شما می تواند شما را فقط در یک جهت سوق دهد و آن صداقت است.
خلاقیت در شفافیت: به عنوان یک رهبر فکری، پیامتان را تا آنجا که ممکن است دست یافتنی کنید. خوشبختانه، همین که پیامتان را شفاف ساختید، برای طرح آسانتر آن، راه های خلاقانه ای نمایان می شود.

امروزه بسیاری از سازمان ها به رویکرد مدیریت دانش پرداخته اند اما تعداد اندکی به موفقیت دست یافته اند. پژوهشگران مختلفی در خصوص علل موفقیت یا شکست استقرار نظام مدیریت دانش در سازمان ها تحقیقات مختلفی انجام داده و هر یک از دیدگاه خود به تجزیه و تحلیل مشکلات مربوط پرداخته اند. در این راستا، پیش نیازها و زمینه های پیاده سازی موفق نظام مدیریت دانش نیز مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است که در ادامه به بررسی مهمترین عوامل مذکور خواهیم پرداخت. برای این منظور زمینه های مذکور به سه گروه زیر دسته بندی و برای هر یک، فاکتورهایی ارائه می شود:•زمینه های زیر ساختاری و فرهنگی درون سازمان•زمینه های تاکتیکی•زمینه های تکنیکی و ابزاری

•دانش، قدرت است. فرانسیس بیکن •همه مردم بزرگند: برخی بزرگ زاده می شوند، بعضی بزرگی را می آموزند و برخی بزرگی را به زور به خود می بندند. ویلیام شکسپیر •زیبا نوشتن، هنر است و با ممارست کسب می شود. الکساندر پوپ •آزادی کامل از آن کسی است که از ثمره کار خودش روزگار می گذارند و کارش همانی است که دلش می خواهد. آر. جی کالینگودر •به آرامی شروع به مردن می کنی، اگر از کارت لذت نبری، •به آرامی شروع به مردن می کنی، اگر همیشه از یک راه تکراری بروی، •به آرامی شروع به مردن می کنی، اگر برای مطمئن در نامطمئن سفر کنی. پابلو نرودا

کانون های تفکر را از دیدگاه های مختلف می توان تقسیم بندی کرد. از نگاه ماموریتی و شرح خدمات و فعالیت ها می توان آنها را در حوزه های زیر دسته بندی نمود:•سیاسی (سیاست پژوه، مشاور، وکیل مدافع سیاسی) •اقتصادی (اقتصادپژوه، اقتصاددان، توسعه پژوه و مشاور مسایل اقتصادی و مالی) •اجتماعی (جامعه شناس، روان شناس، فرهنگ پژوه، جامعه پژوه) •امنیتی و نظامی (استراتژیست، برنامه ریز و مشاور امور دفاعی و اطلاعاتی) •صنعت و فناوری (پژوهشگر و مشاور مسایل صنعتی و فناوری و ارتباطات)•آینده نگری (سناریوپرداز، آینده پژوه، استراتژیست) ترکیب افراد در کانون های تفکرتفاوت کانون های تفکر با مراکز پژوهشی و اتاق های فکروضعیت کانون های تفکر در جهان

مقاله زیر شماری از رایج ترین اشتباهات شرکت ها در طراحی سایت های خود را به اختصار بیان می کند. اشتباهات یادشده حاصل پژوهش انجام شده در سال 2003 درباره اثربخشی سایت های سازمانی است.
•نامفهوم بودن هدف•نشانی جدید برای محتویات آرشیو شده•محتویات بی تاریخ•تصاویر کوچک از عکس های بزرگ با جزئیات کامل•نامناسب بودن متن توضیح دهنده عکس: متاسفانه صاحبان برخی سایت ها اهمیت متن توضیح عکس را در آشنا نمودن مشتری با شرکت و محصولاتش درک نکرده اند و...

فردی در مراسم ترحیم یکی از دوستان نزدیک خود که در اثر حادثه رانندگی در جاده محل شرکتش جان خود را از دست داده حضور می یابد. او در خلوت خود به این حقیقت تلخ می اندیشید که روزی و شاید همین فردا نوبت او باشد، چرا که هفته ای چند روز همین جاده را با همین سرعت برای کار طی می کند. به راستی اگر این اتفاق فردا برای او رخ دهد تکلیف چیست؟ برای این فرد سه سؤال اساسی مطرح می شود:1- آیا ما سخت و بی وقفه کار می کنیم که کسب و کار موفقی بسازیم یا تلاش می کنیم که مراسم ختم با شکوهی مثل امروز را به وجود آوریم؟
2-آیا ما برای موفقیت و کامیابی و درک لذت زندگی خود می کوشیم یا تلاش می کنیم تا تنها وارثین ما از نتایج کوشش ما لذت ببرند و بعد هم بر سر کم و زیاد آن ما را سرزنش و نفرین کنند.
3-آیا ما برای زندگی کار می کنیم یا زندگی می کنیم که فقط کار کنیم؟ اصلا هدف زندگی چیست؟ کار برای زندگی؟ یا زندگی برای کار؟ طرح این سوال در ذهن این فرد به شدت او را تکان می دهد و برای رسیدن به پاسخ های درست به تکاپو وامی دارد.
او می گوید من از میان شرکت های موفق جهان با مدیران 24 شرکت که در یک دوره ده ساله حدود 20 درصد سود سهام عاید سهامداران خود کرده بودند و در امور دیگر نیز در کارشان موفقیت چشمگیری داشتند، مصاحبه کردم و در گفتگو با این مدیران که صنایع مختلفی، از حفاری چاه های نفت تا امور کامپیوتر را مدیریت می کردند، به چند حقیقت آشکار در موفقیت آنان دست یافتم:راز موفقیت این مدیران آن بود که اساسا نوع و طبیعت مدیریت و رهبری شان با دیگران تفاوت بسیار داشت و در واقع «شیوه رهبری» عامل موفقیت آنها بود.

بررسی میزان ساعت حضور کارکنان شاغل در واحد فنی و مهندسی نشان می دهد که میزان حضور افراد این بخش و نیز میزان اضافه کاری منظور شده به کارکنان آن افزایشی چشمگیر داشته اما حجم عملیات انجام شده نسبت به سال قبل کاهش یافته است.
معاون فنی و مهندسی: عذر می خواهم آقای مدیر عامل در نظر شما مقصر اصلی عملکرد نامطلوب شرکت، کارکنان واحد فنی و مهندسی هستند درحالی که پرسنل واحد من به جای ساعت 15 سابق، روزانه تا ساعت 17 کار کرده اند؛ علاوه بر آن روزهای جمعه را هم به صورت یک در میان سرکار رفته اند. بنابراین مشکل در جای دیگری است...